اهلی شیرازی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۹۸ همه عمر از شراب و شاهد و شعر نبودم یک نفس خالی درین راه کنون چون پیر گشتم خلق گویند که اهلی توبه کن استغفرالله
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این ابیات به زندگیاش اشاره میکند که همیشه تحت تأثیر شراب، عشق و شعر بوده و هرگز یک لحظه از این لذتها خالی نبوده است. حالا که پیر شده، دیگران به او میگویند که باید توبه کند و از کارهایش پشیمان شود.
هوش مصنوعی: تمام عمرم در حال نوشیدن شراب، بودن در کنار معشوق و نوشتن شعر بوده است و حتی یک لحظه هم در این مسیر بیتحرک نبودهام.
هوش مصنوعی: حالا که پیر شدم، مردم میگویند که به توبه و استغفار نیاز دارم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مشابهیابی بر اساس وزن و قافیه
یکی جشنِ نو آیین کرده بُد شاه
که بُد درخورْدِ آن دِیهیم و آن گاه.
کجا بی جای ته ای بر همه شاه
که مو آیم بدانجا از همه راه
همه جا جای ته مو کور باطن
غلط گفتم غلط استغفرالله
شه انجم به پیروزی شهنشاه
محول شد برین پیروزه خرگاه
ز برج ماهی لؤلؤ پشیزه
ببرج تیره مرجان چراگاه
ز تحویل شه انجم بتعجیل
[...]
مراخود نیست عادت هجو گفتن
که کردستم طمع زین قوم کوتاه
معاذالله که من کس را کنم هجو
ز مدح گفته نیز استغفرالله
ز گنج سوخته چون ساختی راه
ز گرمی سوختی صد گنج را آه
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.