گنجور

 
اهلی شیرازی

صبر کن ای باغبان کاندوه بلبل بگذرد

خواری بلبل سرآید خوبی گل بگذرد

عشق شیرین از هزاران خسرو شیرین به است

حسن معنی جو که این حسن و تجمل بگذرد

گرچه دشوارست کار غم توکل بر خدا

کار ما شاید به اخلاص و توکل بگذرد

در بیابان فنا مجنون سر گردان عشق

گم نشد زان سان که کسرا در تخیل بگذرد

اهلی از جورش زبان بگشا تحمل تا بکی

چاره فریادست چون کار از تحمل بگذرد