پیش تو داد من ز جور زمانه است
اس شاه حسن عاشقم اینها بهانه است
خوبان اسیر کوی تو ما خود که می شویم
جایی که صد پری سگ این آستانه است
اخلاص ما مگر بکند در دل تو راه
ورنه فسون برای محبت فسانه است
بر باد رفت آن همه عیشی که داشتیم
چیزی که مانده است غم جاودانه است
اهلی، تو عشق خویش نهان نمی کنی ولی
این آه سینه سوز تو بس عاشقانه است
هرچند که ابروی تو جز رهزن دین نیست
محراب دعاییست که در روی زمین نیست
چون شرط وفا کردی اگر جور کنی باز
ما از تو ننالیم ولی شرط چنین نیست
گیرم دگران قصه دردم به تو گویند
صد گونه سخن هست مرا قصه همین نیست
تا گوشه ابروی تو منزلگه دلهاست
کس نیست که چون چشم خوشت گوشه نشین نیست
اهلی بشکن شیشه ناموس و قدح گیر
اندیشه مکن هیچ که فکری به ازین نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از عشق و دلدادگیاش به محبوب سخن میگوید و از رنجها و غمهایی که به خاطر دوری از او تحمل کرده، یاد میکند. او به تضادهای موجود در عشق اشاره میکند، از جمله زیبایی محبوب که باعث درد و خوشی همزمان میشود. شاعر اعتراف میکند که با وجود تمامی غمها، عشق واقعی را نمیتواند پنهان کند و به اهمیت وفا در عشق اشاره دارد. در پایان، او از دوستان میخواهد که به عشق او راهی نبندند و تنها به لذتهای دنیوی بپردازند. شفافیت و صمیمیت احساسات شاعر در این شعر به خوبی حس میشود.
هوش مصنوعی: من به خاطر ظلم و ستم دنیا شکایت میکنم، اما واقعاً عاشق تو هستم و این حرفها فقط توجیهی برای عشق من هستند.
هوش مصنوعی: خوبان که در کوی تو اسیر هستند، خود ما هم هیچ ارزشی نداریم در جایی که صد پری مانند سگ در این درگاه حاضرند.
هوش مصنوعی: اگر اخلاص ما نتواند در قلب تو جایی پیدا کند، پس تمام ترفندها و شیوهها برای جلب محبت فقط یک خیال و بازی است.
هوش مصنوعی: همه خوشیها و لذتهایی که روزگاری داشتیم، اکنون از دست رفته و چیزی که باقی مانده، تنها غم و اندوه همیشگی است.
هوش مصنوعی: اهلی، تو عشق خود را پنهان نمیکنی، اما این سوز دل تو بسیار عاشقانه و عمیق است.
هوش مصنوعی: هرچند ابروی تو نمیتواند معصیت را از بین ببرد، اما مثل محرابی است که بر روی زمین وجود ندارد و به عبادت و دعا دعوت میکند.
هوش مصنوعی: اگر به وعدهات وفا کنی و دوباره به ما ظلم کنی، ما از تو شکایت نخواهیم کرد، اما چنین شرطی وجود ندارد.
هوش مصنوعی: اگر دیگران درباره درد من برای تو سخن بگویند، ناگفته نماند که این قصه تنها داستان من نیست و انواع و اقسام سخنها در مورد من وجود دارد.
هوش مصنوعی: گوشه ابروی تو مکانی است که دلها در آن آرام میگیرند و هیچکس نیست که مانند چشمان زیبا و خوشنما، در این مکان دلنشین و جذاب نباشد.
هوش مصنوعی: بیشتر به رفتار آزاد و بیپروا بپرداز، به هیچ چیز نیندیش. از این اندیشهها بهتر چیزی نمیتوان یافت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
امروز به هر حالی بغداد بخاراست
کجا میر خراسانست، پیروزی آنجاست
ساقی، تو بده باده ومطرب تو بزن رود
تا می خورم امروز، که وقت طرب ماست
می هست ودرم هست و بت لاله رخان هست
[...]
امروز به هر حالی بغداد بخاراست
کجا میر خراسانست پیروزی آنجاست
گویند عقابی به در شهری برخاست
وز بهر طمع پر به پرواز بیاراست
ناگه ز یکی گوشه ازین سخت کمانی
تیری ز قضای بد بگشاد برو راست
در بال عقاب آمد آن تیر جگردوز
[...]
ای صاحب اعلی دل تو عالم اعلاست
رای تو چو خورشید، درخشنده و والاست
گر دهر مُهَنّاست بدین عید همایون
این عید همایون به بقای تو مهناست
عالم به تو خرم شد و گیتی به تو روشن
[...]
شب هست و شراب هست و عاشق تنهاست
برخیز و بیا بتا که امشب شب ماست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.