به و لله و به با لله و به تا لله
بسی جز کلام الله پر نور
به الیاس و به خضر و دشت کنعان
به موسی و شب تار و که طور
به تخت کیقباد و تاج جمشید
به نور بامداد و شام دیجور
به صلصائیل و میکائیل و جبریل
به عزرائیل و اسرافیل و ناقور
به خوف زندگان ازحمله مرگ
به هول مردگان از نفخه صور
به حق آن سر نمروک حیدر
به روح والد مرحوم مبرور
به آن شاه چراغ و سوی سلمان
به آن موم سفید و شمع کافور
به یال ذو الجناح و گوش غضبان
به تنگ دلدل و قشون یعفور
به اندرزی که در دشت فلسطین
ز خر بگرفت بلعم پور با عور
که گر مدیون این وجهم خداوند
کند با بت مرا در حشر محشور
ازین گفتار قاضی خشمگین شد
به صد تلخی برآورد از جهان شور
به فریاد بلند سهمگین گفت
که این انکار هست از عاقلان دور
پس از اقرار انکار تو بیجاست
میفکن عامدا خود را بمحظور
بده یا رد دعوی کن به برهان
که غیر از این دو شرعا نیست دستور
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن نویسنده با استفاده از نمادها و شخصیتهای مذهبی، تاریخی و اسطورهای به تجلیل و تقدیس میپردازد. شخصیاتی مانند الیاس، موسی، کیقباد و جمشید در متن آمدهاند که نشان از ارادت به آنها دارد. همچنین اشارههایی به مرگ، آثار آن و روز قیامت وجود دارد. در نهایت، قاضی به انکار شخصیت راجع به ادعای خود اعتراض میکند و تأکید میکند که باید یا اقرار کند یا با برهان دفاع کند، زیرا غیر از این دو راه شرعاً معتبر نیست. متن در مجموع از فضای مذهبی و معنوی پر است و به تأمل درباره حقیقت و عدالت دعوت میکند.
هوش مصنوعی: به خدا و برای خدا و تا خدا، جز کلام نورانی خدا، چیز دیگری نیست.
هوش مصنوعی: به الیاس و خضر و دشت کنعان، به موسی و شب تار و کوه طور اشاره دارد. این عبارت به شخصیتهای مذهبی و تاریخی اشاره میکند که هر یک در ماجراهای مختلف نقش دارند. به طور کلی، به نوعی به داستانهای پیامبران و وقایع مهمی اشاره شده که در تاریخ وجود داشتهاند.
هوش مصنوعی: به تخت کیقباد و تاج جمشید اشاره دارد به شکوه و عظمت دورانهای گذشته، و همچنین به روشنایی صبح و تاریکی شب نیز پرداخته شده است. این جمله نشاندهنده تداوم زندگی و ارزشهای فرهنگی و تاریخی است که از نسلهای گذشته به ارث رسیدهاند.
هوش مصنوعی: به نام خداوند بزرگ، فرشتگان خاص و مهمی وجود دارند که هر یک وظایف خاص خود را دارند. آنها شامل صلصائیل، میکائیل، جبریل، عزرائیل و اسرافیل هستند. همچنین به طبل یا ناقوری که برای اعلام خبرهای بزرگ و تغییرات در دنیا نواخته میشود اشاره شده است. این فرشتگان نقشهای مهمی در نظم آفرینش و ارتباطات آسمانی دارند.
هوش مصنوعی: نگرانی زندگان از حمله مرگ و ترس مردگان از صدا و هیاهوی روز قیامت.
هوش مصنوعی: به حق آن سر نمروک حیدر به روح پدر مرحوم و پاک وجود نداشته، آرزو میکنم که در آرامش باشد.
هوش مصنوعی: به سوی آن چراغ بزرگ و روشن، و به سمت سلمان، همان موم سفید و شمع معطر کافور.
هوش مصنوعی: در این بیت به صفات و ویژگیهای موجودات اشاره شده است. "ذو الجناح" به موجودی با بالهای بزرگ اشاره دارد و "غضبان" به خشم و قدرت نشان میدهد. همچنین، "دل دلدل" به محیطی تنگ و نامناسب اشاره دارد و "یعفور" به گروه یا لشکری از موجودات اشاره دارد که در این شرایط قرار گرفتهاند. به طور کلی، تصویر یک وضعیت دشوار و پرچالش را منتقل میکند که در آن موجودات باید با خشم و قدرت خود مواجه شوند.
هوش مصنوعی: در دشت فلسطین، بلعم با دو حیوان به درسی گرفت که آنها را به روشنی دنبال میکردند.
هوش مصنوعی: اگر خداوند مرا به خاطر این چهرهام که مدیون آن هستم، روز قیامت با بتهای من محشور کند.
هوش مصنوعی: قاضی از حرفهای گفته شده ناراحت و خشمگین شد و با تلخی زیادی از این دنیای پر آشوب و سردرگمی ابراز ناراحتی کرد.
هوش مصنوعی: بفورانِ نالهای بلند و عمیق میگوید که این ناامیدی و انکار، از اندیشمندان و خردمندان دور است.
هوش مصنوعی: پس از این که به چیزی اعتراف کردی، دیگر انکار آن منطقی نیست. به عمد خودت را در موقعیت نامناسب نگذار.
هوش مصنوعی: یا چیزی را بده یا با دلیل و برهان رد کن، زیرا شرعاً غیر از این دو گزینه هیچ دستوری وجود ندارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا که چشمه خورشید ضیا باشد و نور
چشم بد باد در ایام ضیاء الدین دور
دل او تا نشود خالی فردوس از هور
بیکی لحظه مبادا شده خالی ز سرور
به فلک میرسد از روی چو خورشید تو نور
قل هو الله احد چشم بد از روی تو دور
آدمی چون تو در آفاق نشان نتوان داد
بلکه در جنت فردوس نباشد چو تو حور
حور فردا که چنین روی بهشتی بیند
[...]
آفتابی و ز مهرت همه دلها محرور
چشم روشن بود آن را که تو باشی منظور
قربتت نیست میسر به نظر خرسندم
همه مردم نگرانند به خورشید از دور
انتظار نظرم پرده صبرم بدرید
[...]
هرگزم عشق نشد از سرِ پُر سودا دور
عشق از مشعلۀ نار برانگیزد نور
من نه بر قاعدۀ عقل و خرد سیر کنم
که منم شیفته و شیفته باشد معذور
طاقتِ نورِ تجلّی و چو من مسکینی
[...]
دوش با خود نفسی مصلحت دنیا را
میزدم هندسه ئی در بدو در نیک امور
گاه میساختمی بر که و حوضی که در او
جز بکشتی نکند خیل خیالات عبور
گه بصحرای هوس از پی نظار گیان
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.