ادیب الممالک
»
دیوان اشعار
»
مقطعات
»
شمارهٔ ۱۹۲ - در ۱۳۲۱ خطاب بناظم الاسلام کرمانی مدیر جریده نوروز
بیا که همره موسی شویم در که طور
پی کلیم خدا آن مخاطب طوری
که دامنم بگرفته است و می کشد عشقش
چنانچه گرسنه گردد کنار کندوری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر از ما میخواهد که به همراه موسی در کوه طور برویم و به کلام خدا گوش دهیم. او احساس میکند که عشق خدا او را میکشد و این عشق مانند گرسنگی است که در کنار یک خوراک لذیذ او را به سوی خود میکشد.
هوش مصنوعی: بیایید با هم همراه موسی شویم در کوه طور، تا به ملاقات خدا برویم و آنچه را که در آن مکان روحانی است تجربه کنیم.
هوش مصنوعی: عشقش چنان قوی و طلبکار است که مثل یک گرسنه به سمت من میآید و مرا به خود جذب میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سماک قدرا، افلاک قدر تا، توئی آنک
به تیغ قادر بیچون قضای مقدوری
دماغ چرخ که پر بادکبر سلطنت است
به پیش امر تو تن در دهد به مأموری
سواد طره توقیع تو بر آتش رشک
[...]
بیا بیا که پشیمان شوی از این دوری
بیا به دعوت شیرین ما چه میشوری
حیات موج زنان گشته اندر این مجلس
خدای ناصر و هر سو شراب منصوری
به دست طره خوبان به جای دسته گل
[...]
تو در کمند نیفتادهای و معذوری
از آن به قوت بازوی خویش مغروری
گر آن که خرمن من سوخت با تو پردازد
میسرت نشود عاشقی و مستوری
بهشت روی من آن لعبت پری رخسار
[...]
خوش است دردِ جداییّ و داغِ مهجوری
اگر وصال میسّر شود پس از دوری
سوادِ ملکِ وجودم خراب کرد فراق
خرابکرده عشق و امیدِ معموری
بدان امید که روزی به گوشِ دوست رسد
[...]
بدین صفت که تویی در زمانه، معذوری
اگر به صورت زیبای خویش مغروری
دلم چو آینه صورت پرست شد، چه کنم؟
به هر طرف که نظر می کنم تو منظوری
به بلبلان برسانید تا نفس نزنید
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.