ایا نسیم صبا با وزیر داخله گوی
که ای فکنده به گیتی ز دانش آوازه
از آن پس که پراکنده گشت دفتر ملک
ز فکر روشن پاک تو یافت شیرازه
رهی به بارگهت قطعه ای فرستادم
که یافت روی عروس سخن،از آن غازه
برای پاسخ آن قطعه دیرگاهی شد
که تو به غفلتی ای خواجه، من به خمیازه
کنون به علت تأخیر آن جواب مرا
رسیده است به خاطر حکایتی تازه
گمان مکن که رهی نیزه را نموده شلال
که سیم و زر برد از همتت به اندازه
ولی ز لطف تو خواهم سوارکاری گشت
که رام باشد چون بر بلوچ جمازه
دلت خزانه سر باد و سینه گنج گهر
تن عدوت بدار و سرش به دروازه
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خوشست جامه بریدن برون زاندازه
برآمدن زقدک پاره کردن آوازه
چه دلکشست بدامن سجیف و گنج درست
چه طرفه است بدان چاک جامه شیرازه
بترک طاقیه گفتم که برگ گل ماند
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.