گنجور

 
ابوسعید ابوالخیر

گرفت خواهم زلفین عنبرین ترا

به بوسه نقش کنم برگ یاسمین ترا

هر آن زمین که تو یک ره برو قدم بنهی

هزار سجده برم خاک آن زمین ترا

هزار بوسه دهم بر سخای نامهٔ تو

اگر ببینم بر مهر او نگین ترا

به تیغ هندی گو دست من جدا بکنند

اگر بگیرم روزی من آستین ترا

اگر چه خامش مردم که شعر باید گفت

زبان من به روی گردد آفرین ترا

 
 
 
میبدی

گرفت خواهم زلفین عنبرینت را

ز مشک نقش کنم برک یا سمینت را

بتیغ هندی دست مرا جدا نکنند

اگر بگیرم یک ره سر آستینت را

محمد بن منور

گرفت خواهم زلفین عنبرین ترا

به بوسه نقش کنم برگ یاسمین ترا

هر آن زمین که تو یکره برو قدم بنهی

هزار سجده برم خاک آن زمین ترا

هزار بوسه دهم بر سخاء نامۀ تو

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از محمد بن منور
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه