گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
سعدی

قیامتست سفر کردن از دیار حبیب

مرا همیشه قضا را قیامتست نصیب

به ناز خفته چه داند که دردمند فراق

به شب چه می‌گذراند علی‌الخصوص غریب؟

به قهر می‌روم و نیست آن مجال که باز

به شهر دوست قدم در نهم ز دست رقیب

پدر به صبر نمودن مبالغت می‌کرد

که ای پسر بس از این روزگار بی‌ترتیب

جواب دادم از این ماجرا که ای بابا

چو درد من نپذیرد دوا به جهد طبیب

مدار توبه توقع ز من که در مسجد

سماع چنگ تأمل کنم نه وعظ خطیب

به مکتب ارچه فرستادی‌ام نکو نامد

گرفته ناخن چنگم به زخم چوب ادیب

هنوز بوی محبت ز خاکم آید اگر

جدا شود به لحد بند بندم از ترکیب

به اختیار ندارد سر سفر سعدی

ستم غریب نباشد ز روزگار عجیب

 
 
 
تکه ۴ به خوانش محسن لیله‌کوهی
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
شمارهٔ ۴ به خوانش فاطمه زندی
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
عسجدی

بر من آمد و آورد و بر فروخته شمع

چو طبع مرد نشاطی چو جان مرد لبیب

نبود زهره به لطف هوا به شکل شهاب

به شبه نیزه به لون قلم به قد قضیب

قطران تبریزی

کنون که شد حضری بلبل و غراب غریب

بعید شد گل نار و گل بنفشه قریب

هزار دیبا در باغ گسترید صبا

نگارهاش بدیع و طرازهاش غریب

شده چو مذبح عیسی ز بلبل و گل باغ

[...]

مشاهدهٔ ۳ مورد هم آهنگ دیگر از قطران تبریزی
انوری

درین دو روزه توقف که بو که خود نبود

درین مقام فسوس و درین سرای فریب

چرا قبول کنم از کس آنکه عاقبتش

ز خلق سرزنشم باشد از خدای عتیب

مرا خدای تعالی ز آسیای فراز

[...]

ادیب صابر

رخ تو شحنه خوبی شده ست و زلف نقیب

گل جمال تو را خار غمزه تو رقیب

دلم بماند به زندان عاشقی محبوس

ز قصد شحنه غمز رقیب و جور نقیب

غریبم از تو و این را سبب نعیب غراب

[...]

ظهیر فاریابی

خدایگانا شاگرد رای توست قضا

ادب نباشد اگر بگذرد ز حکم ادیب

ز چوب منبر خشک از نشاط گل بدمد

نسیم نام تو چون بگذرد به لفظ خطیب

نه قطره ماند به دریا نه ذره ماند به دشت

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه