لطف گهر عتاب بشکست
دل رایت اضطراب بشکست
بد مست من آستین بر افشاند
پیمانه ی آفتاب بشکست
زلفت به جهان فکنده آشوب
در دیده ی فتنه خواب بشکست
پیمان وصال در دماغم
صد شیشه ی پر گلاب بشکست
این ناله که در جگر شکستیم
سیخ است که در کباب بشکست
صد گوهر راز وقت اظهار
از غایت اضطراب بشکست
گفتی که دلت شکسته ی کیست؟
در زیر لبم چو آب بشکست
عرفی دل ما چو طره ی یار
در پنجه ی پیچ و تاب بشکست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.