حکیم نزاری » رباعیات » شمارهٔ ۶۵ در هر دوری عاشق و معشوقی هست گویم حکم برفتست ز مبدای الست از لیلی و مجنون و ز شیرین فرهاد این رمز بس، ار فهم کنی نکته ی هست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در هر زمان و دورهای، عشق و معشوقی وجود دارد. من میگویم این عشق از عالم الست آغاز شده است. مثالهایی مانند لیلی و مجنون و شیرین و فرهاد نشاندهنده این حقیقت هستند و اگر بتوانی این رمز را درک کنی، نکتههای عمیقی در آن نهفته است.
هوش مصنوعی: در هر دورهای عاشق و معشوقی وجود دارد و من میگویم که قضا و قدر از آغاز سرنوشت شکل گرفته است.
هوش مصنوعی: از داستانهای عاشقانه لیلی و مجنون و شیرین و فرهاد یاد بگیر که اگر به حقیقت عشق و روابط انسانی پی ببری، نکتهٔ بزرگی را درک کردهای.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آن یار که عهدِ دوستداری بشکست
میرفت و منش گرفته دامن در دست
میگفت دگر باره به خوابم بینی
پنداشت که بعد ازو مرا خوابی هست
ای دل ، ز شراب عشق گشتی سرمست
کز رنج خمار او به جان نتوان رست
گر از دل من چنین فرو داری دست
در روز ز دست تو به شب باید جست
چون دیده من دید ترا روز نخست
مسکین دل من هوای دیدار تو جست
اکنون که ترا هوای من نیست درست
یا ناز مکن یا دل من باز فرست
گر سیر شدی بتا ز من در خور هست
زیرا که ندارم ای صنم چیزی لست
رنج دل رنج دیده جز دیده نجست
دانی که شد این گناه بر دیده درست
در جمله جهان صورتی از دیده نرست
کش چندین موج خونش از دیده نشست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.