میل هواش می کنم طال بقاش می زنم
حلقه به گوش و عاشقم طبل وفاش می زنم
از دل و جان سکستهام بر سر ره نشستهام
قافله خیال را بهر لقاش می زنم
غیر طواشی غمش یا یلواج مرهمش
هر چه سری برون کند بر سر و پاش می زنم
این دل همچو چنگ را مست خراب دنگ را
زخمه به کف گرفتهام همچو سه تاش می زنم
دل که خرید جوهری از تک حوض کوثری
خفت و بها نمیدهد بهر بهاش می زنم
شب چو به خواب می رود گوش کشانش می کشم
چون به سحر دعا کند وقت دعاش می زنم
لذت تازیانهام کی برسد به لاشهاش
چون که گمان برد که من بهر فناش می زنم
گر قمر و فلک بود ور خرد و ملک بود
چونک حجاب دل شود زود قفاش می زنم
گفتم شیشه مرا بر سر سنگ می زنی
گفت چو لاف عشق زد تیغ بلاش می زنم
هر رگ این رباب را ناله نو نوای نو
تا ز نواش پی برد دل که کجاش می زنم
در دل هر فغان او چاشنی سرشتهام
تا نبری گمان که من سهو و خطاش می زنم
خشم شهان گه عطا خنجر و گرز می زند
من به سخاش می کشم من به عطاش می زنم
سخت لطیف می زنم دیده بدان نمیرسد
دل که هوای ما کند همچو هواش می زنم
خامش باش زین حنین پرده راست نیست این
راه شماست این نوا پیش شماش می زنم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر نشاندهندهی احساسات عمیق عاشقانه و اندوه شاعر است. شاعر از عشق و ارادت خود به معشوق سخن میگوید و بیانگر حالاتی چون اشتیاق، درد و شوق وصال است. او از فراق و دلتنگی مینالد و در عین حال، با سوز و غم خود، یاد معشوق را زنده نگه میدارد. شاعر با تصاویر زیبایی از عشق و دردهایش، لحظات شب و روز را تداعی میکند و نشان میدهد که عشق و رسیدن به محبوب برای او چقدر مهم و ضروری است. در مجموع، این متن تجلی عواطف و احساسات عمیق انسانی در قالب عشق و اندوه است.
هوش مصنوعی: من به عشق او گام برمیدارم و با تمام وجود به دوستیاش ادامه میدهم. به خودم میاندیشم که برای او میافزونم و نشانه وفاداریام را با مهر و عشق به او نشان میدهم.
هوش مصنوعی: من با دل و جان شکسته، در مسیر نشستهام و برای رسیدن به تو، قافلهی خیالم را به حرکت در میآورم.
هوش مصنوعی: علاوه بر غم او، هر چیزی که به من آرامش بدهد، هر چه به من برسد، آن را بر سر و پای خود میکوبم.
هوش مصنوعی: این دل من مانند چنگی است که از حال و هوای نابسامانش غرق در شادی و غم است. من زخمهای در دستان دارم و با هر ضربهای که به آن میزنم، احساسم را بیان میکنم.
هوش مصنوعی: دل به زیورهایی از آب حیات خفت میکند و به ارزش واقعیاش توجهی نمیکند، اما من به خاطر ارزشش با آن برخورد میکنم.
هوش مصنوعی: وقتی شب فرا میرسد و به خواب میرود، به آرامی او را به خودم میکشم و هنگامی که سپیده دم میشود و او دعا میکند، من نیز در زمان دعا به او میپیوندم.
هوش مصنوعی: لذت ضربه زدن من به این موجود مُرده هرگز با لذت حقیقیام مساوی نخواهد بود؛ چرا که او گمان میبرد که من به خاطر نابودیش او را میزنم.
هوش مصنوعی: اگرچه ماه و ستارهها یا عقل و پادشاهی وجود داشته باشند، اما اگر پردهای بر دل بیفتد، زود به آن پایان میدهم و قفلش را میشکنم.
هوش مصنوعی: به او گفتم چرا شیشهام را به سنگ میزنی، او پاسخ داد: وقتی به عشق خود میبالید، با تیغ بیرحمی میزنم.
هوش مصنوعی: هر رشته از این ساز پر از ناله و آواز تازهای است، تا دل از این نوای دلنشین بفهمد کجا را باید نوازش کنم.
هوش مصنوعی: من در دل هر صدایی که از او برمیخیزد، چیزی نهفتهام که نشان دهد من اشتباه نمیکنم و خطا نمیزنم، تا تو گمان نکنید که دچار سهو و نادانی هستم.
هوش مصنوعی: خشم پادشاهان باعث میشود که گاهی به کسی ضرر بزنند و او را مورد حمله قرار دهند. اما من از مهربانی و بخشش آنها بهره میگیرم و سعی میکنم به خوبی با آنها رفتار کنم.
هوش مصنوعی: من به شدت و با ظرافت به این چشم نگاه میکنم، اما دل نمیتواند به آنها برسد، زیرا دلم مانند آن هوا به آنها فکر میکند.
هوش مصنوعی: ساکت باش، این صدا چیزی ندارد و واقعی نیست. این مسیر متعلق به شماست و من این آهنگ را برای شما میزنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۵ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.