در عالم لطافت چون یار من نباشد
آشفته کار و باری چون کار من نباشد
بازآ کز اشتیاقت صبرم نماند و طاقت
ترسم که چون بیایی آثار من نباشد
حالی تنم ز سوزی از جور دلفروزی
ور خود ز لطف روزی غمخوار من نباشد
گر مدّعی بداند حالم ز اشتیاقت
در خاطرش دگر بار انکار من نباشد
گر در جهان بگردی و آفاق درنوردی
سنگین دلی جفاجو چون یار من نباشد
بازآر خاطرم را کاندر جهان بجز تو
با هیچ آفریده بازار من نباشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.