بجز خیال تو در چشم ما نیاید هیچ
بجز وصال تو در عالمم نباید هیچ
اگرنه مهر تو باشد ز سینه دل بکشم
بجای مهر تو در خاطرم نشاید هیچ
به غیر مهر رخ آفتاب پرور تو
ز مادر غم عشقم دگر نزاید هیچ
به غیر تخم غم تو که در جهان کارم
به خون دیده گرش پرورم برآید هیچ
به غیر نکهت زلفین عنبرین بویش
نسیم باد بهشت از برش نیاید هیچ
صبا بگو به نگارم که طوطی کامم
به غیر لعل شکربار تو نخاید هیچ
به هیچ بر نگرفتم نگار سنگین دل
جهان اگر به غم او به من سرآید هیچ
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.