می نیارد عدم شود موجود
این عیان است پیش اهل شهود
عقل در کشوری که هست حکم
نتواند شدن وجود عدم
عالم آنجا که صورت علمی ست
نسبت آن به هست و نیست یکی ست
ذات ممکن که هست محض قبول
کرده تسلیم امر و ترک فضول
بود قابل وجود را و سبب
قابلیت بود زبان طلب
آفتاب اقضای روز کند
همه ذرات ازو بروز کند
جلوه گر گشت اقتدار قدیر
که از آن می شود به کن تعبیر
فیکون است آن قبول وجود
معنیش امتثال خواهد بود
قابل کون بود چون ممکن
کون در وی نهفته و کامن
متعلق چو شد ارادهٔ حی
کون و کاین بروز کرد از وی
باطن و ظاهر است اسم خدا
لیک نسبت به ذات هست جدا
هم چنین فاعل است و هم قابل
فهم این نکته کی کند جاهل؟
در وجود اجتماع فعل و قبول
پیش روشندلان بود معقول
آن وجودی که عینی ذات است
دو شئون است و دو اضافات است
غیر مجعول عین حق باشد
جعل مخصوص ما خلق باشد
دو بدین است عاجل و کامل
از یکی فاعل از یکی قابل
قابل و فاعل از یسار و یمین
هر چه آن داد می پذیرد این
فعل او جز به نور او نشود
مظهرش جز ظهور او نشود
مطلق از جملهٔ صفات خود است
متعین به عین ذات خود است
این حقیقت به عین محجوبان
چشم کور است و روی محبوبان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن بیانگر مفهوم وجود و عدم و نسبت آنها با خدا و جهان است. به طور خلاصه میتوان گفت که:
وجود و عدم در عالم حقیقت معنا ندارند، زیرا در جایی که عقل حکم میکند، نمیتوان وجود را به عدم تبدیل کرد. عالم علم فقط یک نوع رابطه با هستی و نیستی دارد. ذات ممکنات، به عنوان موجودات، تسلیم اراده خدا هستند و قابلیتی برای وجود دارند. وجود از اراده خدا ناشی میشود و این ارتباط بین فاعل (خداوند) و قابل (مخلوقات) به وضوح قابل درک است.
در اینجا وجود به دو نوع، عاجل و کامل تقسیم میشود و تأکید میشود که هیچ فعلی بدون نوری از خداوند تحقق نمییابد. همچنین، این حقیقت برای کسانی که از درک و فهم صحیح بهرهمند نیستند، نامشخص و محجوب باقی میماند، در حالی که برای عارفان و محبوبان روشن و قابل درک است.
هوش مصنوعی: عدم نمیتواند موجود گردد، این موضوع برای کسانی که چشم بیدار دارند کاملاً واضح و مشخص است.
هوش مصنوعی: عقل در جایی که قوانین و قضاوتها نمیتوانند به درستی اجرا شوند، نمیتواند تأثیری داشته باشد و وجود ندارد.
هوش مصنوعی: در جایی که علم و معرفت وجود دارد، رابطهاش با هستی و نبودن یکی است. به این معنا که علم بر اساس واقعیتها و وجودات شکل میگیرد و از این رو، ارتباطی مستقیم و نزدیک با حقیقت و غیرحقیقت دارد.
هوش مصنوعی: وجود موجودات از آن رو که تنها در طبق شرایط و قوانین حاکم بر جهان قرار دارند، به طور طبیعی تسلیم و پذیرای هر آنچه که تقدیرشان پیشبینی کرده است، میباشند و از اضافات و بیجهتگوییها دوری میکنند.
هوش مصنوعی: وجود دارای قابلیت است و زبان طلب، علت این قابلیت به شمار میآید.
هوش مصنوعی: خورشید نور روز را منتشر میکند و همه ذرات از این نور روشن میشوند.
هوش مصنوعی: به ناگهان قدرت و اقتدار خداوند نمایان شد که میتوان از آن به عنوان نشانهای الهی تعبیر کرد.
هوش مصنوعی: وقتی که چیزی به طور واقعی وجود داشته باشد، پذیرفتن آن به معنای اطاعت و پیروی از آن خواهد بود.
هوش مصنوعی: هر چیزی که وجود دارد، به دلیل این است که امکان وجود آن در ذاتش نهفته است و همه چیز از این ظرفیت نشأت میگیرد.
هوش مصنوعی: زمانی که ارادهٔ وجود و کائنات به چیزی تعلق گرفت، آن چیز به وجود میآید و ظاهر میشود.
هوش مصنوعی: خداوند درون و بیرونش یکی است، اما ذاتش از این دو جداست.
هوش مصنوعی: این جمله میگوید که یک چیز هم میتواند سبب باشد و هم میتواند مورد فهم قرار گیرد. حالا این موضوع را چه کسی میداند؟ کسی که نادان است، نمیتواند به این نکته پی ببرد.
هوش مصنوعی: اجتماع به معنای عمل و پذیرش در نزد افراد فرهیخته و روشنفکر، مفهوم قابل فهمی دارد.
هوش مصنوعی: وجودی که ذاتش به طور عینی و واقعی است، دارای دو جنبه و دو رابطه مختلف میباشد.
هوش مصنوعی: هر چیزی که حقیقی و واقعی باشد، جزو حقیقت است و فقط چیزی که ساخته و پرداخته انسان باشد، مربوط به خلقت اوست.
هوش مصنوعی: دو چیز وجود دارد که یکی از آنها سبب و دیگری نتیجه است: یکی عملکننده و دیگری عملشونده.
هوش مصنوعی: هر چیزی که در این جهان وجود دارد، از دو جنبه مختلف به آن نگاه میشود: یکی از سمت راست و دیگری از سمت چپ. هر دو جنبه قابل دریافت و پذیرش از سوی فرد هستند.
هوش مصنوعی: عمل او جز با نور او جلوهگر نمیشود و هیچ ظهور و نمایشی جز به وجود او امکانپذیر نیست.
هوش مصنوعی: وجود مطلق یکی از ویژگیهای خود است که به طور خاص به ذات خود محدود میشود.
هوش مصنوعی: این واقعیت برای افرادی که درک عمیق ندارند، نامشهود و غیرقابل رؤیت است، در حالی که برای افرادی که به محبوبان دسترسی دارند، واضح و روشن است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
[...]
ثقة الملک خاص و خازن شاه
خواجه طاهر علیک عین الله
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
نور او نور یوسف چاهی است
[...]
ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بیمثل و شبه و بیهمتاست
خالق الخلق و باعث الاموات
عالم الغیب سامع الاصوات
ذات بیچونش را بدایت نیست
[...]
الترصیع مع التجنیس
تجنیس تام
تجنیس تاقص
تجنیس الزاید و المزید
تجنیس المرکب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.