مرا که دل حرم خاص جاودانه توست
مکن خراب، خدا را، که خانه خانه توست
مرا ز خویش چو بیگانگان مران ای دوست
که این گهر به خدا قابل خزانه توست
کسی که پای سر فرقدان نهاد از فخر
به راستان که سر او بر آستانه توست
به حق راستروان و به صدق پاکدلان
که پاکتر، ز همه گوهر یگانه توست
به خلق سایه فکن ای همای فرخ بال
که پُر ز وهم و ز اندیشه آشیانه توست
ز مژه تیر بر ابروی چون کمان داری
بیا که سینه ما بهترین نشانه توست
سخن به وصف لب لعل او بگو «حاجب»
چرا که این سبب عمر جاودانه توست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به تمجید از معشوق و زیباییهای او میپردازد. شاعر خود را به حرم خاص معشوق نسبت میدهد و به اهمیت و ارزش او اشاره میکند. او از دوستش میخواهد که او را از خود دور نکند، زیرا وجودش گوهری ارزشمند است. شاعر به زیبایی و فخر معشوق اشاره کرده و از قدرت و تاثیر محبت او در زندگیاش سخن میگوید. در نهایت، از زیبایی لبهای معشوق یاد میکند و آن را دلیلی برای زندگی جاودانه میداند.
هوش مصنوعی: دل من که در حرم خاص تو جای دارد، خراب مکن. خدایا، خانهات را ویران نکن، زیرا این خانه خانه توست.
هوش مصنوعی: ای دوست، مرا مانند بیگانگان از خود نران، چرا که این گوهر با ارزش، نزد خدا بهای زیادی دارد و متعلق به توست.
هوش مصنوعی: کسی که در برابر سر فرقدان (ستارهای در آسمان) ایستاده و به خاطر مقام و افتخارش خود را بر بالای راستی و حقیقت میداند، باید بداند که سر او در برابر آستان تو (پروردگار) قرار دارد و در واقع هیچچیز بالاتر از اطاعت و نزدیکی به تو نیست.
هوش مصنوعی: به حق افرادی که راستگو و صادق هستند، و به نیت پاک دلان، که از هر چیزی خالصتر و متمایزترند، تو بهترین و بینظیری.
هوش مصنوعی: ای پرنده خوشبخت و خوش بال، سایهات را بر روی خلق بیفکن، زیرا تو محل سکونت من و منبع اندیشههایم هستی.
هوش مصنوعی: چشمان تو مانند تیرهایی هستند که به سوی ابروهای زیبا و مانند کمانت پرتاب میشوند. بیا و به سینهام نگاه کن، زیرا عشق و احساسات من بهترین نشانهای است که تو به آن نیاز داری.
هوش مصنوعی: در مورد زیبایی و دلربایی او صحبت کن، زیرا این باعث طول عمر تو میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مرا که نشوهٔ روح از می مغانهٔ توست
دماغ عقل تر از نغمهٔ ترانهٔ توست
نیام چو عود که از چنگ یار مینالد
خروش من همه از نالهٔ چغانهٔ توست
نشان زلف تو آمد ختامهٔ مسک
[...]
رَواقِ منظرِ چشمِ من آشیانهٔ توست
کَرَم نما و فرود آ که خانه، خانهٔ توست
به لطفِ خال و خط از عارفان ربودی دل
لطیفههای عَجَب زیرِ دام و دانهٔ توست
دلت به وصلِ گل ای بلبلِ صبا خوش باد
[...]
قدم به کلبهام از لطف بیکرانهٔ توست
که بنده بنده تو بود و خانه خانهٔ توست
شب به کوی وی ای دل چهها فتاده که روز
به شهر و کوه و دمن خلق بر فسانهٔ توست
گدایم و تو غنی ای جوان بادهفروش
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.