بستم احرام آستانه شاه
بامید سخاوت عامش
ز آنکه مشهور بود در عالم
صیت انعام و ذکر اکرامش
خود نهادند پیش من کاری
که بود نام بد سرانجامش
من گرفتم ز فقر بپذیرم
آنچه در ننگ افکند نامش
همت شه رضا چگونه دهد
که ز توزیع باشد انعامش
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
بستم احرام آستانه شاه
بامید سخاوت عامش
ز آنکه مشهور بود در عالم
صیت انعام و ذکر اکرامش
خود نهادند پیش من کاری
که بود نام بد سرانجامش
من گرفتم ز فقر بپذیرم
آنچه در ننگ افکند نامش
همت شه رضا چگونه دهد
که ز توزیع باشد انعامش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این ابیات، شاعر به بستن احرام در آستانه شاه اشاره میکند و از امید به سخاوت و generosity او صحبت میکند، چرا که شهرت وی به بخشندگی و اکرام در جهان گسترده است. شاعر به وضعیت خود نیز اشاره دارد که در دام کاری افتاده که نامش بد و عواقبش ناخوشایند است، اما به دلیل فقر و نیاز، حاضر است هرچیزی را بپذیرد، حتی چیزهایی که باعث ننگ او میشود. در نهایت، او از همت و بخشش شاه رضا سخن میگوید و به این موضوع اشاره میکند که بخشندگی او به توزیع انعامات ختم میشود.
هوش مصنوعی: من لباس عزلت را کنار گذاشتم و به درگاه پرخیر و برکت شاه نزدیک شدم با امید به generosity و بخشندگی او.
هوش مصنوعی: به دلیل معروف بودن او در جهان به خاطر بخشندگی و بزرگمنشیاش، همگان او را میشناسند و از خوبیهایش سخن میگویند.
هوش مصنوعی: آنها کاری را که به نام بدی انجام میشود، پیش من گذاشتند.
هوش مصنوعی: من از فقر رنج میبرم و باید بپذیرم چیزی را که نامش به من عیب میزند.
هوش مصنوعی: همت و اراده پادشاه رضا چگونه میتواند باشد در حالی که بخششها و نعمتهای او از تقسیم و توزیع سرچشمه میگیرد؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
فرشی که فکندم از پی آرامش
پهلو چو بر آن نهی بدانی نامش
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.