بار دگر شور آورید این پیر درد آشام ما
صد جام برهم نوش کرد از خون دل پر جام ما
چون راست کاندر کار شد وز کعبه در خمار شد
در کفر خود دین دار شد بیزار شد ز اسلام ما
پس گفت تا کی زین هوس ماییم و درد یک نفس
دایم یکی گوییم وبس تا شد دو عالم رام ما
بس کم زنی استاد شد بی خانه و بنیاد شد
از نام و ننگ آزاد شد نیک است این بدنام ما
پس شد چو مردان مرد او وز هر دو عالم فرد او
وز درد درد درد او شد مست هفت اندام ما
دل گشت چون دلدادهای جان شد ز کار افتادهای
تا ریخت پر هر بادهای از جام دل در جام ما
جان را چون آن می نوش شد از بیخودی بیهوش شد
عقل از جهان خاموش شد و از دل برفت آرام ما
عطار در دیر مغان خون میکشید اندر نهان
فریاد برخاست از جهان کای رند درد آشام ما
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف حالاتی همچون عشق، درد و اشتیاق میپردازد. شاعر از پیر دردآشام یاد میکند که با نوشیدن جامهای پر از خون دل، شور و حال جدیدی به وجود میآورد. او به تمثیل حالت خمار و کفر اشاره میکند و میپرسد چرا باید در هوس بمانیم و به دوگانگیهای دنیا بپردازیم. شاعر از آزادی از نام و ننگ و نیک و بد سخن میگوید و از تلاش برای شناخت حقیقت زندگی. در نهایت، به مستی از عشق و بیخود شدن اشاره میکند که عقل را خاموش و دل را آرام میسازد. عطار نیز در این راه به رازهای مگو و درد آشامیدن اشاره دارد، و از شوق او فریاد برمیخیزد.
هوش مصنوعی: بیا دوباره شور و حال را به وجود بیاورید، ای پیر دردآشنا! ما از دل پرآشوب خود، صد جام را بر هم نوش کردیم.
هوش مصنوعی: زمانی که حقیقت در کار ظهور کرد و از کعبه مست برایش پیش آمد، او در عین کفر، به نوعی به دین وابسته شد و از اسلام ما بیزار گشت.
هوش مصنوعی: گفت تا کی همچنان در چنگ آرزوها و آلام خود بمانیم؟ ما همیشه یک سخن را میگوییم و بس. در نهایت، دو جهان در اختیار ما قرار گرفت.
هوش مصنوعی: بسیاری از زنان با وجود اینکه از خانه و خانواده دور هستند، به مقام استادی و دانش رسیدند و از قید و بند نام و ننگ رهایی یافتهاند. این بدنامی ما (که به خاطر این شرایط پیش آمده) چیز خوبی است.
هوش مصنوعی: پس او مانند مردان بزرگ و قوی شد و از هر دو جهان (مادی و معنوی) فرد و بینظیر گشت. او از دردها و رنجهای خود به وجد و شگفتی رسید و حالا به نوعی مست و مسحور هفت بخش وجود ما شده است.
هوش مصنوعی: دل مانند دلدادهای شده که بیقرار است و جانش از کار افتاده. به گونهای که هر نوشیدنی از جام دل او به جام ما ریخته میشود.
هوش مصنوعی: روح انسان هنگامی که با آن شراب عشق آشنا شد، به حالت بیخودی درآمد و دیگر از دنیا و عقلش خبری نماند. آرامش دل نیز از او رخت بربست.
هوش مصنوعی: عطار در میخانهای مخفیانه به درد دل و غم خود میپرداخت و از دلش فریادی بلند شد که ای رند، ما با درد و رنج روبهرو هستیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
ناکامی از کام جهان شد باعث هر کام ما
بدنامی از عشق بتان آمد به عالم نام ما
در زهد عمرم شد به سر وز وی ندیدم حاصلی
در عشق خوبان بعد از این مصروف بد ایام ما
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۷ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.