ای کرده گرد ماه ز شب خرمن
گریان ز حسرت تو چو باران من
آری دلیل قوت بارانست
آنجا که گرد ماه بود خرمن
ای هندوان زلف تو ترک آیین
وی آهوان مهر تو شیر اوژن
تشویر خورده لب تو لاله
و آزاد کرده رخ تو سوسن
بنمای روی و عقل به غارت ده
بگشای زلف و شهر به هم بر زن
من پیش عشق سینه سپر کردم
تا دل بود ز حادثه در مامن
لیکن به پیش ناوک مژگانت
مانع نمی شود سپر و جوشن
ای با زمانه حکم تو آن کرده
کاسیب مهرگان به گل و گلشن
وی دوستان زمهر تو آن دیده
کزکین مقتدای جهان نشمن
فرزانه صدر دین که همی سازند
بر درگهش صدور زَمن مسکن
آن سروری که طوق مرادش را
گردون سر گرفته نهد گردن
در سایه تحکم او کرده
خورشید پای زان سوتر از روزن
وز امتلای نعمتش آتش را
چون آب به فرق آمده از روغن
زین پیش بی ریاضت حکم او
ایام تند بود و فلک توسن
امروز سرو با همه آزادی
در می دهد به بندگیش گردن
ای آستان قدر تورا هرگز
ناگشته هیچ وهم به پیرامن
ای جان جن وانس به تو خرم
وای چشم ماه ومهر به تو روشن
در گوش دشمن تو قضای بد
کرده نفیر حزن که لاتامن
وامال در دماغ مطیع تو
داده ندای امن که لا تحزن
گشتند نیک نام به عهد تو
گردون سفله و فلک ریمن
قهرت چنان بکوفت مخالف را
در هر طریق و هر سخن و هر فن
کامروز اگرچه بر سر غربال ست
صدره توانش بیخت به پرویزن
لعل از نشاط خدمت انگشتت
رخساره برفروخته از معدن
وز شرم باد سرد بد اندیشت
کرده عرق جبین دی و بهمن
جز مدح تو نزاد درین دوران
طبعی که شد ز نابغه آبستن
ز آسیب سنگ و آهن اگر گفتم
کاتش جهد صواب بود این ظن
از صدمت شکوه تو می ریزد
خون از عروق سنگ و دل آهن
تا در کف زمانه کند خرقه
ایام از مُشَهَّره پیراهن
پیراهن بقای تورا بادا
بر فرق روزگارکشان دامن
عیدت خجسته باد که شد دایم
عید عدوی تو ز عنا شیون
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر در واقع ابراز عشق و حسرت شاعر نسبت به معشوقش است. شاعر با به کارگیری تصاویری زیبا همچون باران، بهار، و گلها، احساسی عمیق از محبت و زیبایی را به تصویر میکشد. او به زلف و چهره محبوبهاش اشاره میکند و از جاذبه و تأثیر او بر دل و جانش سخن میگوید. همچنین، شاعر به چیرهدستی محبوبش در اداره امور زندگی و عشق اشاره میکند و بر پایداری و زیبایی او تأکید میورزد. به طور کلی، این اثر بیانگر عشق و زیبایی است که در زندگانی شاعر بخشی عظیم و تاثیرگذار است.
هوش مصنوعی: ای که مانند ماه، دور و غمگین از شبهای تار من به دور هستی، من از شدت حسرت تو مانند بارانی که بر خرمن میریزد، در حال گریهام.
هوش مصنوعی: بله، نشانهی قدرت باران آنجاست که در کنار ماه، مزرعهای پربار وجود دارد.
هوش مصنوعی: ای هندوان زلف تو، زیبایی چشمان تلخ تو، مانند آهوانی است که در دشت میدوند و شیر اوژن را به یاد میآورند.
هوش مصنوعی: لبهای تو به زیبایی لالههاست و چهرهات مانند سوسن درخشانی دارد.
هوش مصنوعی: ظاهر خود را نشان بده و دلها را تسخیر کن، زلفهایت را باز کن و در شهر غوغا راه بنداز.
هوش مصنوعی: من برای عشق خودم را در برابر مشکلات و سختیها قرار دادم تا دل بتواند در آرامش و امنیت بماند.
هوش مصنوعی: اما سپر و زره نمیتواند مانع تیرهای چشمهای تو شود.
هوش مصنوعی: تو که به خواست زمانه، چنین تقدیری پیداکردهای، مانند کاسبی که در مهرگان در گل و باغ خوش میگذرانید.
هوش مصنوعی: دوستان تو از مهر تو آن چشمی دارند که از آن به مانند سرمشق جهانیان زندگی میکنند.
هوش مصنوعی: فرزانهای که در صدر دین قرار دارد و مردم برای دستیابی به او و علم و آگاهیاش به سمت او میآیند، مسکن و جایگاهی برای من شده است.
هوش مصنوعی: آن رهبری که بهخاطر خواستههایش، آسمان و زمین را تحت فرمان دارد، با افتخار گردنفرازی میکند.
هوش مصنوعی: در سایه قدرت او، خورشید درخشش کمتری دارد و از نور روز هم کمتر دیده میشود.
هوش مصنوعی: از فراوانی نعمت او، آتش مانند آبی است که از روغن جدا شده.
هوش مصنوعی: تا پیش از این، با تلاش و زحمت، سرنوشت انسان سخت و پرمشقت بود و آسمان نیز مانند اسبی سرکش و ناهنجار میتاخت.
هوش مصنوعی: امروز سرو با وجود تمام زیبایی و آزادیاش، گردن به بندگی میدهد.
هوش مصنوعی: ای آستان مقدس تو، هیچ تصوری هرگز نتوانسته به دور تو بپردازد.
هوش مصنوعی: ای جان، مانند جن و انس به وجود تو شادابم و ای چشمان ماه و خورشید، روشنی تو برایم دلنشین است.
هوش مصنوعی: در گوش دشمن تو، حزن و اندوهی به آواز درآمده که بر او اعتماد نکن.
هوش مصنوعی: در حالی که تو سر تسلیم به فرمان الهی فرود آوردهای، پیامی از جانب او به تو رسیده که نگران نباش و غمگین نباش.
هوش مصنوعی: در زمان تو، آسمان و زمین به نیکی و خوبی شناخته شدند.
هوش مصنوعی: خشم تو به قدری قوی است که دشمنان را در هر راه و هر کلام و هر شیوهای شکست میدهد.
هوش مصنوعی: امروز اگرچه در چالشها و سختیها قرار دارم، اما به یاد پرویز میتوانم قدرت و استقامت خود را به نمایش بگذارم و از پس این مشکلات برآیم.
هوش مصنوعی: یاقوت به خاطر شوق و نشاط خدمت تو، رنگ رخسارهات مانند آتش میدرخشد و از عمق وجودت بیرون میزند.
هوش مصنوعی: از شرمی که باد سرد به وجود آورد، فکر من را مشغول کرده و عرق عرق بر پیشانیام نشسته در دی و بهمن.
هوش مصنوعی: در این زمان، هیچ چیزی جز ستایش تو توسط این روح خلاق زاده نمیشود که از استعداد و نبوغ پرورش یافته است.
هوش مصنوعی: اگر از آسیب سنگ و آهن سخن گفتم، و گفتم که آتش بر آن تأثیر میگذارد، این خیال درستی است.
هوش مصنوعی: از آسیب و تاثیر وجود تو، سنگها خون میریزند و دلهای آهنی هم تحت تأثیر قرار میگیرند.
هوش مصنوعی: در اینجا میگوید که زندگی به سرعت میگذرد و ما باید از لحظات و فرصتها به خوبی بهرهبرداری کنیم. دنیا به گونهای عمل میکند که پوست زندگیمان را به لباسهایی با نشانههای مختلف تبدیل میکند. به عبارت دیگر، رویدادها و تجربیات زندگی ما را تغییر میدهند و ما باید حواسمان به این تغییرات باشد.
هوش مصنوعی: باد پیراهنی برای تو باشد که بر قله روزگار پهن شده است.
هوش مصنوعی: عید تو مبارک باد که همیشه جشن و سرور بر دشمنان تو گشته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سیب و گل و سیم دارد آن دلبر من
سیبش زنخ و گل دو رخ و سیمش تن
بنگر به رخ و دو زلف آن سیم ذقن
تا لاله به خروار بری ، مشک به من
افتاده منم به گوشهٔ بیتِ حَزَن
غمهای جهان مونس غمخانهٔ من
یا رب تو به فضل خویش دندانم را
بخشای به روح حضرت ویس قَرَن
پیچان درختی نام او نارون
چون سرو زرین پر عقیق یمن
نازنده چون بالای آن زاد سرو
تابنده چون رخسار آن سیمتن
شاخش ملون همچو قوس قزح
[...]
ای دوست بجملگی تو را گشتم من
حقا که دراین سخن نه ذوق است و نه فن
گر تو ز خودی خود برون جستی پاک
شاید صنما بجای تو هستم من
عضوی ز تو گر دوست شود با دشمن
دشمن دو شمر تیغ دو کش زخم دو زن
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.