در دیو گاو پای و دانای دینی: ملک زاده گفت: در عهود مقدم و دهور متقادم دیوان ...
داستان پسر احول میزبان: دستور گفت : شنیدم که وقتی مردی بود جوانمرد پیشه ، ...
داستان مرد مهمان با خانه خدای: دستور گفت: شنیدم که برزیگری بود، شبی از شبهای ...
داستان موش و مار: گاوپای گفت: شنیدم که وقتی موشی در خانه توانگری ...
داستان بزورجمهر با خسرو: دستور گفت: شنیدم که بزورجمهر بامداد بخدمت خسرو ...
مناظره دیو گاوپای با دانای دینی: روز دیگر که سلاثه صبح بام از مشیمه ظلام بدر ...