گنجور

 
وحشی بافقی

بکش زارم چه دایم حرف از آزار می‌گویی

تو خود آزار من کن از چه با اغیار می‌گویی

رقیبان صد سخن گویند و یک یک را کنی تحسین

چو من یک حرف گویم، گوییم بسیار می‌گویی

تغافل می‌زنی گر یک سخن صد بار می‌گویم

و گر گویی جوابی روی بر دیوار می‌گویی

حدیث غیر گویی تا ز غیرت زودتر میرم

پس از عمری که حرفی با من بیمار می‌گویی

نگفتی حال خود تا بود یارای سخن وحشی

مگر وقتی که نبود قوت گفتار می‌گویی