گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
وحشی بافقی

آمدم از سرنو بر سر پیوند قدیم

نو شد آن سلسله کهنه و آن بند قدیم

آمدم من به سر گریهٔ خود به که تو نیز

بر سر ناز خود آیی و شکرخند قدیم

به وفای تو که تا روز قیامت باقیست

عهد دیرین به قرار خود و سوگند قدیم

نخل تو یک دو ثمر داشت به خامی افتاد

من و پروردن آن نخل برومند قدیم

بهر آن حلقه به گوشیم که بودیم ای باد

برسان بندگی ما به خداوند قدیم

خلوتی خواهم و در بسته ویک محرم راز

که گشایم سر راز و گله‌ای چند قدیم

وحشی آن سلسله نو کرد که آیند ز نو

پندگویان قدیمی به سر پند قدیم