هجران رفیقِ بختِ زبونِ کسی مباد
خصمی چنین دلیر به خونِ کسی مباد
یارب حریفِ گرمکنی همچو آرزو
گرم اختلاطِ داغِ درونِ کسی مباد
این شعلههای ظاهر و باطن گدازِ هجر
پیراهنِ درون و برونِ کسی مباد
آن گریههای شوق که غلتید کوه از او
سیلِ بنای صبر و سکونِ کسی مباد
صد بندِ شوق پاره کند زورِ آرزو
یارب که بختِ شور و جنونِ کسی مباد
نعلم به نامِ جملهٔ اجزا در آتش است
جادویِ او به فکرِ فسونِ کسی مباد
وحشی هزار بادیه دورم ز کعبه کرد
این بختِ بد که راهنمونِ کسی مباد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.