گنجور

 
واعظ قزوینی

در این نیکو بنای دلگشا، از لطف حق هرگز

مبادا خاطرت از روزگار اندوهگین یارب

بدینسان کز زمین برخاست این دلکش بنا، دایم

در او تخم امید از خاک بر خیزد چنین یارب

در او جمعیت دلها، شود جاروب گرد غم

در او پیوسته با عیش و طرب باشی قرین یارب

گره از ابرو گشاید گرچه چون ناخن خم طاقش

ترا از غم گره هرگز نیفتد بر جبین یارب

پی تاریخ آن برداشتم دست دعا، گفتم:

«مبارک باد این زیبا بنای دلنشین یارب »!

 
sunny dark_mode