گنجور

 
طغرل احراری

جهان نظم را سلطان چهارند

که هر یک باغ دانش را بهارند

اول فردوسی آن کز خاک طوس است

از او روی سخن روی عروس است

دوم سعدی که او سر زد ز شیراز

رسد شیرازیان را بر جهان ناز

نسیم سرو ریاض قوم نظامی

کز او ملک سخن باشد تمامی

چهارم انوری تا سر برآورد

چو آب پاک از خاک ابیورد

پس ازین چار استاد هنرور

سخن‌های من و غیر من آور

نوایی بلبل اصوات زاغ است

خرام کبک و رفتار کلاغ است

 
sunny dark_mode