گنجور

 
طغرای مشهدی

من و ذوق باده نوشی، ز ایاغ صبحگاهی

گل نغمه تازه کردن، به دماغ صبحگاهی

شب زلفت از کفم شد، به چه عمر زنده مانم؟

که رسید روز مرگم، چو چراغ صبحگاهی

 
sunny dark_mode