گنجور

 
طغرای مشهدی

آرام نگیرد نفسی بر مژه ام اشک

کودک چو رود بر سر دیوار، بترسد

در گوشه این کلبه، خرابی شده پنهان

روزی که برآید، در و دیوار بترسد

 
sunny dark_mode