ای که در ملک سیادت خسرو دریا دلی
مفخری بر عترت مختار بی آل ولی
هر حدیث از لفظ تو دریست از دریای لفظ
از دل دریا برآید در تو دریا دلی
زینت آل حسین بن علی المرتضی
میر میران اطهر بن اشرف بن بوعلی
بوعلی از اشرف و اشرف ز تو نازد بحشر
پیش مختار و علی آن شاه کافی و ملی
آن علی کو عمر و عنتر را بزخم ذوالفقار
سر جدا کرد از قفا همچو ترنج آملی
آنعلی کاندر مصاف صد هزاران خصم خواست
هر یکی چون رستم دستان و زال زاولی
آن علی را از نژاد بوعلی اندر جهان
نیست همتای تو فرزندی بوالله العلی
گر کسی گوید که همتای تو دیدم سیدی
هم ترا دیده بود وان دیده دارد احولی
صدر و بدر مرسلان بدسید آخر زمان
تو بنسبت صد رو بد عترت آن مرسلی
سید اول وی است و سید آخر وی است
سید آخر وئی گر آخری یا اولی
گر کند با تو کسی دعوی بصاحب گیسوئی
گیسو از شرمت فرو ریزد پدید آید کلی
خرمی هر محفلی از صدر آن محفل بود
خرم آن محفل که تو صدر و سر آن محفلی
محسن و مجمل بود در خور بمدح و آفرین
آفرین بر تو که تو هم محسن و هم مجملی
تیز رو باشد بسوی راه دوزخ روز حشر
هرکه اینجا در ره مهرت رود با کاهلی
منت ایزد را که من باری نیم زان کاهلان
کاهلی آن ره بود یا خارجی یا حنبلی
گر مرا آئینه خاطر شود زنگار گیر
زنگ برخیزد چو از مدح تو سازم صیقلی
منزل آل ولی الله اعلی منزل است
وز همه آل ولی الله اعلی منزلی
دین حق را از کمال جاه تو قوت فزود
گر کمال الدین لقب داری که نی بر باطلی
آن کمال الدین توئی ای اطهر اشرف نسب
کز همه عالم بگو هر اشرف و اکملی
پیش حلم و جود تو هرگز نیارد کرد جز
کوه جودی ذرگی دریای قلزم جدولی
آفتاب جودت از نور افکند برمد خلی
در زمان چون سایه بگریزد ز طبعش مدخلی
شکر حنظل زکین مهر تو پیدا شدند
بر موالی شکری و بر معادی حنظلی
خار و گل دارند نعت عنف و وصف لطف تو
تا ولیرا بوی بخشی و عدو را دل خلی
شاعران از هر طرف نزدیک تو شعر آورند
من بصدر تو خموش این نیست جز از تنبلی
وحی منزل بود مدح جد تو از آسمان
تو چو جد خود سزای مدح و وحی منزلی
گر بدانم کز ثنا و مدح من خوشآیدت
در ثنای او نخواهم کرد هرگز کاهلی
ور بدان کز طبع من زاید بوی راضی رسد
کاروان بر کاروان و خنگلی بر خنگلی
حاصل آندان گر پسند آید ترا اشعار من
یکدم از گفتن نیاسایم بود بی حاصلی
جویم از درگاه تو مر خویشتن را آبروی
همچو از درگاه هرون بو سحاق موصلی
باد درگاه تو دایم جایگاه اهل فضل
گرچه در هر فضل از هر اهل فضلی افضلی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری است که توصیف گر شخصیت و مقام والای حضرت علی (ع) و جایگاه کمنظیر او در تاریخ و دین اسلام است. شاعر با استفاده از تشبیهات مختلف، عظمت و جود و بخشندگی علی (ع) را به تصویر میکشد و او را به عنوان فردی نمونه و بیهمتا معرفی میکند. در این شعر، بر ارتباط علی (ع) با دیگر شخصیتهای بزرگ اسلامی، از جمله پیامبر اسلام و خاندانش تأکید میشود. همچنین، شاعر به تجلیل و ستایش از علم و فضل و کمال دین اشاره میکند و رضایت خود را از مدح علی (ع) ابراز مینماید. شعر به زیبایی مقام شامخ اهل بیت و خصوصیات برجسته علی (ع) در عرصههای مختلف را مورد بررسی قرار میدهد.
هوش مصنوعی: ای کسی که در سرزمین سیادت، دل دریا و شرفی برای خانواده مختار بدون هیچ عیب و نقصی داری.
هوش مصنوعی: هر کلامی که از تو بیان میشود، مانند دری است که از دریاچهٔ الفاظ جاری میشود و از عمق دل آن دریا بر میخیزد. تو نیز در عمق وجودت مانند یک دریا داری.
هوش مصنوعی: این شعر به تمجید و ستایش از شخصیت و مقام بلندپایه آل حسین، پسر علی بن ابیطالب، اشاره دارد. اشاره به پاکیزگی و شرافت آنها دارد و نشاندهنده مقام معنوی و اجتماعی آنهاست. در واقع، این متن به نوعی عظمت و کرامت خانوادهی حسین بن علی را بیان میکند.
هوش مصنوعی: بوعلی، که از شخصیتهای بزرگ است و به دیگران فخر میفروشد، به تو افتخار میکند. در روز قیامت، او به همراه مختار و علی، آن شاه بزرگ و مقامدار، حاضر خواهد شد.
هوش مصنوعی: علی، که با شمشیر ذوالفقار، سر عمر و عنتر را از بدن جدا کرد، چون ترنجی از درخت آملی، به نرمی و زیبایی جدا شد.
هوش مصنوعی: در آنجا که در نبرد با صدها هزار دشمن قرار دارد، هر یک از آن دشمنان به اندازه رستم و زال قدرت و شجاعت دارند.
هوش مصنوعی: علی، که از نسل بوعلی است، در دنیا همتایی ندارد و تو فرزند اویی، ای بزرگوار.
هوش مصنوعی: اگر کسی بگوید که من همتای تو را دیدهام، باید بدانی که شخصی که او هم تو را دیده بود، آن چشم اکنون حالتی خاص دارد.
هوش مصنوعی: در آخر زمان، برجستگی و جایگاه بالای پیامبران، قابل توجه است و نسبت به دیگران، عترت و نسل آن پیامبران اهمیت ویژهای دارد.
هوش مصنوعی: او نخستین و آخرین سرور است، و اگر کسی را به عنوان آخرین یا نخستین معرفی کنند، او همچنان همان سرور خواهد بود.
هوش مصنوعی: اگر کسی بخواهد با تو دعوا کند، وقتی از زیبایی موهایت صحبت میکند، شرمت باعث میشود که این زیبایی به چشم بیاید و واضح شود.
هوش مصنوعی: هر جمعی فقط زمانی شاداب است که تو در آن جمع حضور داشته باشی؛ آن محفل خوشحال و سرزنده است که تو در صدر آن قرار داشته باشی.
هوش مصنوعی: در خور ستایش و تحسین است، تو هم نیکو و زیبا هستی. آفرین بر تو که هم نیکو و هم زیبا هستی.
هوش مصنوعی: هر کسی که در دنیا به سوی محبت تو قدم گذاشته و تنبلی کند، در روز قیامت به سمت جهنم خواهد رفت.
هوش مصنوعی: از خداوند سپاسگزارم که من هرگز در شمار آن کسانی نبودهام که در کارها کسالت و تنبلی میکنند؛ چه آنها افراد بیعملی هستند که به دلیل بیهمتی خود به مسیری غلط میروند، خواه این افراد بیتوجه از خارج باشند یا کسانی که به تنبلی شناخته میشوند.
هوش مصنوعی: اگر دل من آیینهای شود که غبار و زنگار گرفته، این زنگاری که در آن نشسته به سرعت از بین خواهد رفت، چونکه وقتی درباره تو سخن بگویم و تو را ستایش کنم، آن آیینه دوباره درخشان و صاف میشود.
هوش مصنوعی: منزل اهل ولایت خدا، بهترین منزل است و از همه منازل اهل ولایت، این منزل بالاترین مقام را دارد.
هوش مصنوعی: اگر دین حقی داشته باشی و آن را از کمال مقام و جایگاهت تقویت کنی، پس به راستی که شایستگی کمال دین را داری و در واقع بر باطل تسلط نداری.
هوش مصنوعی: تو بهترین و برترین موجود در میان همه هستی هستی، که از هر جنبهای بر دیگران برتری داری و هیچ کس به درجهی کمال تو نمیرسد.
هوش مصنوعی: هیچکس نمیتواند در برابر حلم و بخشش تو کاری کند، حتی کوه جودی هم نمیتواند در مقابل دریای وسیع جود تو چیزی به حساب آورد.
هوش مصنوعی: خورشید بخشندگی تو نوری میتاباند که در زمانه، مانند سایهای که از طبیعت خود فاصله میگیرد، میگریزد.
هوش مصنوعی: شکر تلخ و تلخی خوشبختی از عشق تو در میان دوستان و در راه بازگشت به سوی معبود نمایان شد.
هوش مصنوعی: در این بیت، به زیبایی و لطافت علاقه و محبت اشاره شده است. همچنین، تنوع احساسات و عواطف انسانی را به تصویر میکشد، جایی که دوست و دشمن هر کدام به نوعی از این زیبایی و محبت بهرهمند میشوند. به عبارت دیگر، زیبایی و محبت میتواند تأثیرات مختلفی بر افراد داشته باشد، فارغ از اینکه چه کسی دوستان ماست و چه کسی دشمن.
هوش مصنوعی: شاعران از هر سو برای تو شعر میسرایند، اما من در سکوت و بدون کلام هستم و این، نشانهی تنبلی من است.
هوش مصنوعی: مدح و ستایش جد تو از سوی آسمان نازل شده است و تو نیز همانند جد خود در خور آن ستایش و وحی الهی هستی.
هوش مصنوعی: اگر بدانم که تو با ستایش و تعریف من خوشحال میشوی، هرگز در ستایش او بیتوجهی نخواهم کرد.
هوش مصنوعی: اگر بدانید که از شرایط ذهنی من بوی خوشی برمیخیزد، کاروانها به یکدیگر میپیوندند و سرخوشی به سرخوشی دیگر اضافه میشود.
هوش مصنوعی: اگر شعرهایم برایت خوشایند باشد، در نتیجه پیامی که در آن نهفته است برای من ارزشمند خواهد بود و من هرگز از گفتن این اشعار خسته نخواهم شد، حتی اگر نتیجهای نداشته باشد.
هوش مصنوعی: من از جانب تو آبروی خود را میطلبم، همانطور که هرون بو سحاق موصلی، از درگاه قدرت و احترام الهی بهره میبرد.
هوش مصنوعی: باد درگاه تو همیشه محل و جایگاه اهل دانش و فضیلت است، هر چند در هر فضیلت، از هر کسی که اهل فضیلت باشد، تو برتری داری.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دوش برطرف چمن گلبانک می زد بلبلی
می فکند از ناله هر دم در گلستان غلغلی
کانک زیر گنبد نیلوفری دارد وطن
از گلندامی ندارد چاره و ما از گلی
محمل ما را درین وادی کجا باشد نزول
[...]
ای گل روی ترا چون من بهر سو بلبلی
از تو دارد این مثل شهرت که شهری و گلی
می کند در دور حسنت دل همه وقتی خروش
وقت گل هرگز نباشد بلبلی بی غلغلی
زلف بر رخ به تشویش است ز آه سرد ما
[...]
سرگذشتی بشنو از من داشتم وقتی دلی
نیک رایی، مقبلی، دانش پرستی، عاقلی
دستگیرم بود همچون عقل در هر حالتی
روشنایی بخش همچون شمع در هر محفلی
از قضا ناگاه دیدم دلبری در رهگذار
[...]
میر شمس الدین محمد چون برین در سر نهاد
لطف یزدان دادش آخر اینچنین سر منزلی
در پناه ام کلثوم از وثوق خدمتست
زانکه بود آن اهل دل از روی معنی مقبلی
لاجرم گویند خلق از بهر تاریخ وفات
[...]
هر نفس نالد گرفتاری به عشق نوگلی
نیست خالی یک دم این باغ از نوای بلبلی
بستهٔ زنجیر لیلی بود مجنون سالها
من گرفتارم کنون در دام مشکین کاکلی
بس که مشتاقم برم حسرت چو بینم در چمن
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.