بلند اقبال » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۲۹
گفتم که مهی گفت که ماهست غلامم
گفتم که شهی گفت بزن سکه به نامم
گفتم که چه شد مرغ دل از دانه خالت
گفت از پی آن دانه اسیر است به دامم
گفتم ز چه صبحم شده از شام سیه تر
[...]
وفایی شوشتری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۴ - در توسّل به حضرت سیدالشهدا (ع) جهت رفع مرض طاعون
تا آنکه به روز دهم ماه محرّم
شد لشگر بسیار در این دشت فراهم
یکسر زپی قتل حسین گشته مصمّم
پس شمر به بیداد و ستم گشت مقدّم
وفایی شوشتری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۴ - در توسّل به حضرت سیدالشهدا (ع) جهت رفع مرض طاعون
شش ماه فزونست که این مایه ی ماتم
غالب شده بر قالب ذریّه ی آدم
این است بلایی که مبین باشد و مبرم
یک روز کشد بیش و دگر روز کشد کم
وفایی شوشتری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۴ - در توسّل به حضرت سیدالشهدا (ع) جهت رفع مرض طاعون
سر منزل اندوه و غم و کرب و بلایی
یک دل نبود از تو دمی شاد در ایّام
وفایی شوشتری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۴ - در توسّل به حضرت سیدالشهدا (ع) جهت رفع مرض طاعون
کشتی چه جوانان و نبودت ز کسی باک
کز آب فراتت همه را تشنه بدی کام
وفایی شوشتری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۴ - در توسّل به حضرت سیدالشهدا (ع) جهت رفع مرض طاعون
در ماتم این شه همه بر چهر منوّر
کردند روان لؤلؤ لالا ز دو بادام
وفایی شوشتری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۴ - در توسّل به حضرت سیدالشهدا (ع) جهت رفع مرض طاعون
بودند همه خشگ لب و سوخته سینه
از جور و ستمکاری اعدای بدانجام
وفایی شوشتری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۴ - در توسّل به حضرت سیدالشهدا (ع) جهت رفع مرض طاعون
نه بیم ز یزدان نه ز پیغمبر خاتم
کرد آنچه نیاید به گمان در همه اوهام
وفایی شوشتری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۴ - در توسّل به حضرت سیدالشهدا (ع) جهت رفع مرض طاعون
با کینه ببردند پس آن لشگر گمراه
اولاد علی را چو اسیران به سوی شام
وفایی شوشتری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۴ - در توسّل به حضرت سیدالشهدا (ع) جهت رفع مرض طاعون
کز بهر چنین روز شفیع آید ما را
هم روز قیامت به بر ایزد علّام
وفایی شوشتری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۴ - در توسّل به حضرت سیدالشهدا (ع) جهت رفع مرض طاعون
ای قبله ی مقصود همه بار خدایان
کن حکم بلا را رود از ساحت اسلام
وفایی شوشتری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۴ - در توسّل به حضرت سیدالشهدا (ع) جهت رفع مرض طاعون
یکره به شفاعت لب جان پرور بگشا
ز آسیب بلا شهر نجف را بکن آرام