رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۲۰ - اسیری لاهیجی رحمة اللّه علیه
ای بی خبر از حالت رندان خرابات
زین می نچشیدی که شدی سوی مناجات
تا مست ازین می نشوی باز ندانی
اسرار دل اهل دل از شطح و ز طامات
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۳۸ - بهائی عاملی طاب ثراه
من آینهٔ طلعت معشوق وجودم
از عکس رخش مظهر انوار شهودم
ابلیس نشد ساجد و مردود بدانند
آن دم که ملایک همه کردند سجودم
تا کس نبرد ره به شناسایی ذاتم
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۴۲ - جامی جامی
صوفی چه فغان است که مِنْاَیْن الی اَیْن
این نکته عیان است مِنْالعِلمِ اِلی العَین
جامی مکن اندیشه ز نزدیکی و دوری
لاقُرْبَ ولابُعْدَ ولاوَصْلَ ولابیْنَ
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۵۰ - حزین لاهیجی قُدِّسَ روحه
نالیدن بلبل ز نوآموزی عشق است
هرگز نشنیدیم ز پروانه صدایی
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۵۰ - حزین لاهیجی قُدِّسَ روحه
با هرچه بود انس تو جای تو همان است
هر چیز هوای تو خدای تو همان است
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۵۰ - حزین لاهیجی قُدِّسَ روحه
دولت طلبی دامن دل را مده از دست
شاید که برون آید از این بیضه همایی
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۵۰ - حزین لاهیجی قُدِّسَ روحه
از صحبت صوفی منشان سوخت دماغم
ای باده پرستان ره میخانه کدامست
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۵۴ - خسرو دهلوی قُدِّسَ سِرُّه
بسیار بکوشم که بپوشم غم خود لیک
آتش چو بگیرد نتوان داشت نهانش
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۵۵ - خواجوی کرمانی علیه الرحمه
پرسم ز تو پرسیدن اگر عیب نباشد
عاشق چو نمیخواهی معشوق چرایی
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۵۵ - خواجوی کرمانی علیه الرحمه
جز غم ز جهان هیچ نداریم ولیکن
گر هیچ نداریم غم هیچ نداریم
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۵۵ - خواجوی کرمانی علیه الرحمه
تا تلخی هجران نکشد خسرو پرویز
قدر لب شیرین شکر بار نداند
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۵۵ - خواجوی کرمانی علیه الرحمه
کس نیست که در دل غم عشق تو ندارد
کان را که غم عشق کسی نیست کسی نیست
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۵۷ - خیالی هروی
ای تیر غمت را دل عشاق نشانه
خلقی به تو مشغول و تو غایب ز میانه
گه معتکف دیرم و گه ساکن مسجد
یعنی که ترا میطلبم خانه به خانه
مقصود من از کعبه و بتخانه تویی تو
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۵۹ - داعی شیرازی قُدِّسَ سِرُّه
اعیان جهان مظهر اسماء و صفاتند
اسماء و صفات آیینهٔ حضرت ذاتند
مجموع مراتب که به هستی شده دائم
امواج و حبابند که در بحر حیاتند
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۵۹ - داعی شیرازی قُدِّسَ سِرُّه
معنی صفت را نشدی جلوهٔ آثار
گر نام به هر مرتبه از ذات نبودی
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۷۷ - سعدی شیرازی نَوَّرَ اللّهُ روحه
دل آیینهٔ صورتِ غیب است ولیکن
شرط است که با آینه زنگار نباشد
نظرِ خدای بینان ز سرِ هوا نباشد
سفرِ نیازمندان ز سرِ خطا نباشد
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۷۷ - سعدی شیرازی نَوَّرَ اللّهُ روحه
گر منزلتی هست کسی را مگر آن است
کاندر نظر هیچکسش منزلتی نیست
هر کس صفتی دارد و رنگی و نشانی
تو ترک صفت کن که ازین به صفتی نیست
سنگی و گیاهی که درو خاصیتی هست
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۸۰ - شرف عراقی قُدِّسَ سِرُّه
گر عشق نبودی و غم عشق نبودی
چندین سخن نغز که گفتی و شنودی
ور باد نبودی که سرِ زلف ربودی
رخسارهٔ معشوق به عاشق که نمودی
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۰۰ - عراقی همدانی قُدِّسَ سِرُّه
ساز طرب عشق چه داند که چه ساز است
کز زخمهٔ او نُه فلک اندر تک و تاز است
عشق است که هر دم به دگر رنگ برآید
ناز است یکی جای و دگر جای نیاز است
درخرقهٔ عاشق چو درآید همه سوز است
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۰۵ - علی همدانی قُدِّسَ رُوْحُهُ
پرسید عزیزی که علی ز اهل کجایی
گفتم به ولایات علی کز همدانم
نه زان همه دانم که ندانند علی را
من زان همدانم که علی را همه دانم