×
صامت بروجردی » کتاب المواد و التاریخ » شمارهٔ ۱۳
بهتر ز علی و یازده اولادش
بالله ندیده دهر و نه مادر زاد
صامت بروجردی » کتاب المواد و التاریخ » شمارهٔ ۱۴
مجموع چو آفتاب و ماه و انجم
در جمله آفاق پریشان شدهاند
صامت بروجردی » کتاب المواد و التاریخ » شمارهٔ ۱۵
بالله به جز علی و اولاد علی
دردی ز کسی کسی مداوا نکنید
صامت بروجردی » کتاب المواد و التاریخ » شمارهٔ ۲۳
آن سنگ که نام نامی وی اجلست
بر شیشه عمر همه کس خواهد خورد
صامت بروجردی » کتاب المواد و التاریخ » شمارهٔ ۲۴
تا رفته که کنج راحتی بنشیند
مرگ آمد و اندیشه او باطل کرد
صامت بروجردی » کتاب المواد و التاریخ » شمارهٔ ۲۶
بنا صفت ار بکار خشتی ننهی
در دست تو بازخشت دیگر ندهند
صامت بروجردی » کتاب المواد و التاریخ » شمارهٔ ۲۷
جن و بشر و ملک و ملک میگویند
کامروز ز دنیا به درک رفته یزید
صامت بروجردی » کتاب المواد و التاریخ » شمارهٔ ۲۸
در کوفه و شام عترت پیغمبر
سرگرد سر کوچه و بازار شدند
ادیب الممالک » دیوان اشعار » اضافات » شمارهٔ ۲ - در هجو استاد محمد دلاک
مقراض اجل تسمه عمرش ببرد
وزنشتر من زخم دلش چاک بود
ادیب الممالک » دیوان اشعار » اضافات » شمارهٔ ۳ - در هجو استاد رضای نجار
تیغ تو بدست خصم خصم تو شود
آن کیست کزین سه اعتباری گیرد