سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۸ - در مدح تاج الامرا حسن
نوشد بجهان جهان دیگر
چرخ دگر و زمان دیگر
زان نقش شد ارسلان سلیمان
آمد نقش ارسلان دیگر
سالار صف سپاه دین آنک
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۰ - ای سیمین سرو
ای جفت دل من از تو فردم
وی راحت جان ز تو بدردم
تا با دل و جان من تو جفتی
من از دل و جان خویش فدم
رنجی که من از پی تو دیدم
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قصاید » شمارهٔ ۲۲ - در هجو خمخانه
خمخانه خر سرای خر پیر
نه راه بری نه بار برگیر
زین لاشه لنگ و لوک پیری
از دم تا گوش مکر و تزویر
تا خر کره بودی آن میره
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۳ - نور رخ تو قمر ندارد
. . . ری دارم که خر ندارد
خر تا بکلاه بر ندارد
مانند یکی درخت جیلان
سرکنده که برگ و بر ندارد
. . . نی داری که صد چنین . . . ر
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۲۱ - ای بلبل خیل تو طربناک
ای سرخ سطبر سخت رگناک
ای . . . ن مواجران ز تو چاک
در پیش در تو از پی سیم
پیشانی و سینه هاست بر خاک
آکی نرسیده از تو بر من
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۴۰ - ای راه ترا دلیل مردی
ای مرز ترا دریده مردی
زان مرد بتو رسیده دردی
بر نیز گهت نهاده سرخی
وز نانگهت کشیده زردی
آن ایر که رایگان بخوری
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قطعات » شمارهٔ ۴۷ - در سبلت و ریش خویش بنگر
هان ای کل تا زدم مزن لاف
ای تو بره ریش . . . غراره
در سبلت و ریش خویش بنگر
هست از در عبرت و نظاره
جولاهه کار مانده گوئی
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » بخش دوم قطعات » شمارهٔ ۱۰ - داند که نهاد شاعران چیست
گویند مرا که از نظامی
چون صله نداد باز خوه شعر
گفتم نخوهم که گفت خواهم
اندر ره او هزار ده شعر
شاه سخنست و مقبل دین
[...]