گنجور

قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۸۹ - در ستایش‌ کهف ا‌لا‌دانی و الاقاصی وزیر بی‌نظیر جناب حاجی آقاسی

 

از شب نرفته دوش پاسی دو بیشتر

من‌ پاسدار آنک آن مه ‌کند گذر

هردم به خویشتن‌گویان به زیر لب

کایدون شب مرا طالع شود سحر

بربوی آنکه ‌کی خورشید سر زند

[...]

قاآنی
 

قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۴۱ - د‌ر مدح فریدون میرزا گوید

 

ای ترک می فروش ای ماه میگسار

بنشین و می بنوش برخیز و می بیار

راه خطا مرو ترک عطا مکن

بیخ وفا مَکَن، تخم جفا مکار

بستان بده بنوش بنشین بگو بجوش

[...]

قاآنی
 

قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۴۶ - در ستایش امیرالامراء العظام حسین خان نظام‌الدوله گوید

 

اندر جهان دو چیز از دل برد محن

یا سادهٔ جوان یا بادهٔ کهن

تا چند غم خوری می خور به جای غم

غم پیرزن خورد می مرد شیرزن

در دیدهٔ تعب میخ فنا بکوب

[...]

قاآنی
 

قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۳۱ - در مدح جناب شریعتمدار حجة‌الاسلام آقا محمد مهدی کلباسی گوید

 

ای زلف یار من از بس معنبری

یک توده نافه‌ای یک طبله عنبری

همسایهٔ چهی پیرایه بر مهی

آذین گلشنی زیب صنوبری

گرچه در آتشی پیوسته سرخوشی

[...]

قاآنی
 
 
sunny dark_mode