×
باباافضل کاشانی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳
دارم دلی مخاطره جوی بلا پرست
سرگشته رایِ گم شده عقلِ هوا پرست
با درد و غم به طبع، چو یاری وفا نمای
با جان خود به کینه، چو خصمی جفا پرست
سعیَم هبا شده است و طلب بیهده، از آنک
[...]
۴ بیت

باباافضل کاشانی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵
سرگشته وار بر تو گمان خطا برم
بی آنکه هیچ راه به چون و چرا برم
از جان و از تنم نتوانم به شرح گفت
کاندر رهت، ز هر دو، چه مایه بلا برم
من رخت بینوایی تن بر کجا نهم؟
[...]
۱۰ بیت
