گنجور

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قطعات » شمارهٔ ۴ - هجو من

 

کی چون توئی خر از همه اهل گزیدگیست

کاین هجو من ترا بتاز خر کریدگیست

جز آنکه دیدمت بپس پیر میره در

دیگر مرا بگوی که با تو چه دیدگیست

من خر سپوزم و تو خر، اینست جرم من

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قطعات » شمارهٔ ۸ - در راه

 

پیش آمدم براه یکی تا زنا گشاد

نیمور من بدیدن او باد در فتاد

بر من سلام کرد و کنارم گرفت تنگ

ایراز کرن سر بمیان پای او نهاد

پنداشت آن پلید که حیران شدست تاز

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قطعات » شمارهٔ ۱۲ - دو سال عشوه خریدم

 

آن گریزی که عشوه خریدم ازو دو سال

دو شش نخست عشوه که بفروختم خرید

. . . ونش اگر درست و گر نادرست بود

چون . . . ر تا به . . . ایه در او دوختم دوید

آگاه شد که سیم بدل دادمش مگر

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قطعات » شمارهٔ ۲۵ - نی نی . . . لا . . . لا

 

هست از سفال جامه سیکی برآمده

اندر سفال جامه سیکی بود حلال

نی نی نه نه نه نی نه نی نی به هیچ وقت

لا لا لا لا لل لا لا لا لا به هیچ حال

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قطعات » شمارهٔ ۲۶ - چرا زن گرفتم

 

زن کردم ای ولی نعم از برای آن

تا کدخدای گردم و مردی نکو شوم

آگه شدم که گر بمثل روی و انهم

در دست زن چو کاغذ تزویر گو شوم

لیکن نه باز گردم از شرم مردمان

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قطعات » شمارهٔ ۲۷ - نجم دین

 

ای نجم دین به خط تو عثمان نداد سیم

نه جمله بی میخم باوی چه فن زنم

دل برکنم ز سیم تو تا از برای سیم

آلات روی عثمان چون سیم برکنم

تو بشکنی برای آنچه دهی خط نجم را

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قطعات » شمارهٔ ۳۸ - بیماری یار

 

دمل درآمد آن سره یار مرا به . . . ون

من بودمش بداروی آندرد رهنمون

جائی گرفت با خطر آن بی خطر سکن

سکنی فکند و کرد در آن جایگه سکون

بیمار گشت یار نگارین من ز درد

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قطعات » شمارهٔ ۴۱ - مغز تو

 

شو رنگها بنزد تو نی نزد مردمان

از ابلهی خزینه علمست مغز تو

شو رنگ تو بدنگوران خزینه شد

تا دزد کم رسد بسخنهای نغز تو

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قطعات » شمارهٔ ۴۲ - خواجه محمد بن مؤید

 

خواجه محمد مؤید که کمتر است

دریا برابر دل تو زاب داشه ای

باز بست همت تو که در زیر بال اوست

بر چرخ نسر طایر و واقع چو باشه ای

بگذشته ای ز معن بمیدان مردمی

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قطعات » شمارهٔ ۴۵ - شمس دین

 

ای شمس دین بنام و بنواز تو ابر به

جامه ات کفن نکوتر و جانت به قبر به

از صوت و صورت تو هزاران هزار بار

غرنده ابر بهتر و درنده ببر به

هرچند مؤمنی چو نداری سخاوتی

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قطعات » شمارهٔ ۴۶ - پرکارتر از سوزنی امروز کجاست

 

از امت مسیح نبی راهب از تو به

وز امت کلیم نبی از تو جبر به

گردن سطبر کردی از سیم این و آن

با سیلی و مصادره گردن ستبر به

گوئی که صبر کن صلت من بتو رسد

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قطعات » شمارهٔ ۶۱ - داماد خر خواجه

 

ای سوز نیک چون پسر خواجه کلاخی

با زرق و لباسات و فسون و در ودوزی

سال تو بپنجاه و یک آمد که یکی روز

مرایر ترا تنگ نیامد در روزی

داماد خر خواجه بدی پیش بسی سال

[...]

سوزنی سمرقندی
 
 
sunny dark_mode