امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مطلعالانوار » بخش ۵ - عشق
مایهٔ مهراند ولی کینهجوی
دشمن جانند ولی دوست روی
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۳ - در ارداف تسمیه به تحمید که فاتحه کتاب مجید و فاتح ابواب مزید است
از ره حس برده ز مقصود بوی
پویه کنان کرده به مقصود روی
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۴ - مناجات اول متضمن اشارت به شواهد جود و دلایل وجود حق سبحانه ما اعلی شأنه و اجلی برهانه
همچو گلیم از تو شده سرخ روی
رنگرزی های تو را شرح گوی
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۱۰ - نعت سیم منبی از بعض معجزات وی که از حد عد متجاوز است و نطاق نطق از احاطه به آن عاجز
روحی و غایب نه ز تو هیچ سوی
در نظرت هست یکی پشت و روی
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۲۱ - صحبت سیم با پیر حقیقت بین و یافتن مرید گوهر مقصود از حقه حق الیقین
تنگ شده بر دل من شهر و کوی
طوف کنان تافتم از شهر روی
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۳۰ - مقاله پنجم در اشارت به روزه رمضان که نوریست کثیرالفیضان هم روح را شمع انجمن افروز است و هم نفس را برق خرمن سوز
هر چه نباید که بجویی مجوی
هر چه نشاید که بگویی مگوی
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۳۱ - حکایت زشت رویی که خریدار کور یافته بود و وجه ناسره خود را در پیش وی می ستود
خواست یکی کور، زنی زشت روی
کینه وری، طعنه زنی، زشت خوی
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۳۴ - مقاله هفتم در اشارت به زیارت بیت الله الحرام که به وادی تگ و پویش در پس هر سنگی سرهنگی سر نهاده و در بوادی جست و جویش در هر بن خاری گرفتاری از پای درافتاده
باز کن از بخیه زده جامه جوی
بو که تو را بخیه نیفتد به روی
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۳۹ - حکایت کشفی که به بال بطان پریدن آغاز نهاد و به یک سخن ناجایگاه از اوج هوا به حضیض خاک افتاد
روزی از آنجا که فلک راست خوی
گشت ز بی مهریشان کینه جوی
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۴۰ - مقاله دهم در اشارت به سهر که نشانه هوشیاری و علامت بخت بیداریست
شب ز مژه بهر سفیدی روی
از رخ آن نامه سیاهی بشوی
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۴۴ - مقاله دوازدهم در شرح حال علمای از عمل دور و سف های به جهل و جدل مغرور
نور هدایت ز هدایه مجوی
راه نهایت به نهایه مپوی
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۴۸ - مقاله چهاردهم در اشارت به حال وزیران و دبیران که رقم عدالت و ظلم بر صفحات ایام از رشحات اقلام ایشان است
کاسب بیچاره که در شهر و کوی
ز آبله دست کند آبروی
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۵۲ - مقاله شانزدهم در شرح حال نو رسیدگان غره به عهد جوانی که غره ماه عیش و کامرانی است
پایه پیری به جوانی مجوی
راه ارادت به امانی مپوی
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۵۷ - حکایت عاشقی که در حضور معشوق به قصد دیگری دیده گشاد و بدان کج نظری از نظر معشوق افتاد
بانگ زد آن ماه که ای هرزه گوی
به که بگردانی ازین هرزه روی
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۶۰ - مقاله بیستم در پند دادن فرزند ارجمند که در بستان طفولیت به نبات حسن پرورده باد و در بستان بلاغت به نهایت کمال پی آورده
تا نشود برقع تو موی روی
پا منه از خانه به بازار و کوی
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۶۱ - حکایت پیر هشیار با مرید فراموشکار
می روم این لحضه به هر راه و کوی
تا کنم آن گمشده را جست و جوی