صوفی محمد هروی » ده نامه » بخش ۶ - خبر آوردن خادمه
رو دو سه روزی به غم دلنواز
صبر کن و با غم هجران بساز
صوفی محمد هروی » ده نامه » بخش ۱۷ - آمدن خادمه از بر معشوق
خادمه از خدمت آن دلنواز
گشت سوی عاشق بیچاره باز
صوفی محمد هروی » ده نامه » بخش ۲۶ - رفتن خادمه از بر عاشق نزدیک معشوق
خادمه باز این سخن جان گداز
کرد روان عرضه به آن دلنواز
صوفی محمد هروی » ده نامه » بخش ۲۷ - خبر آوردن خادمه از بر معشوق
از بر آن سرو قد دلنواز
خادمه آورد دگر بار راز
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۲ - والتکلان فی جمیع الاحوال علی المهیمن المتعال
نقطه «بی » پست ز ارباب راز
تخم امید است به خاک نیاز
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۵ - مناجات دوم متضمن اشارت به آنکه حقیقت حق وجود صرف است و هستی مطلق جل ذکره و عم بره
هر چه نه هستی به سرای مجاز
باشدش البته به هستی نیاز
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۹ - نعت دوم در صفت معراج که از آسمان رسالت وی پایه ایست بس بلند و از آفتاب جلالت وی سایه ایست بس ارجمند
رفت در آن خانه به صد عز و ناز
خانه نشینان به هزاران نیاز
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۹ - نعت دوم در صفت معراج که از آسمان رسالت وی پایه ایست بس بلند و از آفتاب جلالت وی سایه ایست بس ارجمند
کیست کزان پرده شود پرده ساز
زمزمه ای گوید ازان پرده باز
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۹ - نعت دوم در صفت معراج که از آسمان رسالت وی پایه ایست بس بلند و از آفتاب جلالت وی سایه ایست بس ارجمند
یافت اجازت که ز اقلیم راز
راحله راند به حریم مجاز
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۱۱ - نعت چهارم در اقتباس نور و التماس حضور آن حضرت صلی الله علیه و سلم
خامه مفتی که چو انگشت آز
شد ز پی لقمه ربایی دراز
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۱۲ - نعت پنجم در ادب ضراعت امیدواران و طلب شفاعت گناهکاران
رشک خوری تافته از اوج ناز
مغرب تو یثرب و مشرق حجاز
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۱۵ - در فضیلت مطلق سخن که در فضیلت وی سخن مطلقا نیست
از پی گوشی که کند فهم راز
بین دهن گل چو لب غنچه باز
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۱۵ - در فضیلت مطلق سخن که در فضیلت وی سخن مطلقا نیست
بر زر هر سفله منه چشم آز
همچو صدف با گهر خود بساز
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۱۷ - در تنبیه سخنوران هنرپرور بر آنچه دربایست شعر است تا مقبول طباع و مطبوع اسماع افتد
شاهد پرورده به صد عز و ناز
بیش به مشاطه ندارد نیاز
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۱۹ - صحبت اول با پیر روشن ضمیر در تاریکی شب ظن و تخمین و رسیدن مرید به واسطه وی به دولت علم الیقین
دست کرم کرد به فرقم دراز
کای سر تو خاک به راه نیاز
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۲۱ - صحبت سیم با پیر حقیقت بین و یافتن مرید گوهر مقصود از حقه حق الیقین
بهر رهایی ز سگ تیر تاز
روبهش از حیله گری رسته باز
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۲۱ - صحبت سیم با پیر حقیقت بین و یافتن مرید گوهر مقصود از حقه حق الیقین
کنده ددانش همه دندان آز
از جگر خویش شده طعمه ساز
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۲۲ - مقاله اول در آفرینش عالم که آینه جمال نمای اسماء و صفات آفریننده است سبحانه و تعالی
غنچه سخن از شکرش کرد ساز
قفل ز درج گهرش کرد باز