امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۸۶ - راز نامه عتاب آمیز ظل الله سوی شمس الحق خضر خان
به همراهی وزیر سخت کینه
نباتش در لب و زهرش به سینه
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۹۷ - حدیث عهد و پیمان لشکر غازی، که در کام نهنگ اندر روند و دیدهٔ اژدر!
نشیند اهل دولت را به سینه
چو می در جام و گوهر در خزینه
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۹۸ - مصاف اول غازی ملک با لشکر دهلی به باد حملهای زیر و زبر کردن چنان لشکر
ولی با گبر و هندو بود کینه
که خون می بیختش غربیل سینه
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » خسرو و شیرین » بخش ۱۱ - یاری خواستن خسرو از قیصر و لشکر کشی او به مداین و شکست خوردن بهرام چوبینه
ز دریا بر کشیدند آن خزینه
چو لولو ز آب و باده ز ابگینه
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » خسرو و شیرین » بخش ۳۹ - مجلس ساختن خسرو پرویز با حکیمان
خدایم داد چندانی خزینه
که دریا زو بود یک آبگینه
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » خسرو و شیرین » بخش ۳۹ - مجلس ساختن خسرو پرویز با حکیمان
بقا را گر تهی ناید خزینه
سه گنج دیگر افشانم ز سینه
شیخ محمود شبستری » کنز الحقایق » بخش ۹ - در تحقیق روزه
ز خشم و شهوت و از حرص و کینه
تهی کن ای پسر امروز سینه
جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۲۵ - خبر یافتن عزیز مصر از مقدم زلیخا و به عزیمت استقبال برخاستن و لشکریان مصر را به تجمل تمام آراستن
چه از مویینه و ابریشمینه
چه از نادر گهرهای خزینه
جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۲۸ - عمر گذرانیدن زلیخا در مفارقت یوسف علیه السلام و تلهف و تأسف وی بر آن مدی اللیالی و الایام
به آن صافی دلان پاک سینه
بجای آورد رسم و راه دینه
جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۳۸ - به معرض بیع درآوردن مالک یوسف را علیه السلام و خریدن زلیخا وی را به اضعاف آنچه دیگران می خریدند
بگفتا آنچه من دارم دفینه
ز مشک و گوهر و زر در خزینه
جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۴۶ - رفتن زلیخا به خود پیش یوسف علیه السلام و تضرع نمودن و عذر گفتن یوسف علیه السلام از تحصیل مراد وی
نیاید زین کنیز کمترینه
به جز شوق درون و سوز سینه
جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۵۲ - درآوردن زلیخا یوسف را علیه السلام به خانه هفتم و بذل کردن مجهود در نیل مقصود و گریختن یوسف و ماندن زلیخا در تحیر و تأسف
مرا از گوهر و زر صد خزینه
درین خلوتسرا باشد دفینه
سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۵ - در مدح سلطان البحر و البر سلغرشاه دام ملکه
به درگاهت خداوندا کمینه
که سوی بحر آورد این سفینه
سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۳۳ - زاری کردن شیرین در عشق خسرو
فکندی بازش و گفتی به کینه
چه نسبت سنگ را با آبگینه
اهلی شیرازی » شمع و پروانه » بخش ۲۱ - دور کردن باد پروانه را از شمع
حسودان را بود رنجی به سینه
که بی موجب همی ورزند کینه
وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۳۷ - در نوشتن شیرین جواب خسرو را و عتاب کردن بدو در عشق و محبت با دیگران
چه اندر خانه سد خصمم به کینه
چه این دل را نگه دارم به سینه