گنجور

عطار » سی فصل » بخش ۲۳

 

چه خواهی گفت فردا مصطفی را

بخواهی دید روی مرتضی را

عطار
 

عطار » سی فصل » بخش ۲۵

 

تو پیر راه میدان مصطفی را

ز خود آگاه میدان مرتضی را

عطار
 

عطار » سی فصل » بخش ۲۸

 

چو دانستی به معنی مرتضی را

شدی عارف ره و رسم هدا را

عطار
 

عطار » بیان الارشاد (مفتاح الاراده) » بخش ۲۱ - در بیان اقسام اهل ایمان

 

قدم چون منقطع گردد ولی را

درین رتبت بود رتبت نبی را

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۴ - در مناقب حضرت امیرالمؤمنین سلام الله علیه

 

هران کو مهر مُهر مصطفی را

نهد بر دل بیابد مرتضی را

عطار
 

عطار » مظهر » بخش ۶ - در آفرینش انسان و مبدأ و معاد او فرماید

 

دگر میدان حواس ظاهری را

تو حس مشترک دان باطنی را

عطار
 

جویای تبریزی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۹ - مثنوی در تعریف بهادر شاه و تاریخ

 

چو از ملک دکن شد جلوه پیرا

سوی هندوستان آن مسند آرا

جویای تبریزی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مثنویات » خلاصة الافتضاح » بخش ۵ - حکایت

 

دف و مزمار و چنگ وعودونی را

قدح مینا پیاله خم می را

یغمای جندقی
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۱۳۸ - سرالتجلی

 

پس اریابی در اسماء سر ویرا

ز کل شی‌ء بینی کل شیی را

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۱۹۷ - و من المتعرفین

 

کسی که آرد دلیل اثبات شی را

شناسد هم بوصف و رسم ویرا

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۳۱۲ - عین‌الشیی

 

مدان جز حق بمعنی عین شی را

که حق بود آنکه عارف دید ویرا

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۵۰۹ - الولایه الصغری

 

از اینرو گفت هر کس مرتضی را

ببیند دیده شش تن ز انبیا را

صفی علیشاه
 

افسر کرمانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶

 

بیا ساقی کرم کن جام می را

معطر کن مشام جان کی را

به نام ایزد، گلی دارم که هرگز،

نبیند آفت تاراج دی را

ز رمز عاشقی یک حرف گفتند

[...]

افسر کرمانی
 

حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۹

 

در آن مجلس که حرمت نیست می را

صلا ده ای پسر خوبان ری را

می و مطرب در این مجلس مباح است

خبر کن ساقی فرخنده پی را

به ری خوبان دریغ از ما نکردند

[...]

حاجب شیرازی
 

اقبال لاهوری » ارمغان حجاز » بخش ۸۳ - به چشمش وانمودم زندگی را

 

به چشمش وانمودم زندگی را

گشودم نکته فردا و دی را

توان اسرار جانرا فاش تر گفت

بده نطق عرب این اعجمی را

اقبال لاهوری
 

اقبال لاهوری » ارمغان حجاز » بخش ۱۳۳ - بیا ساقی بگردان جام می را

 

بیا ساقی بگردان جام می را

ز می سوزنده تر کن سوز نی را

دگر آن دل بنه در سینهٔ من

که پیچم پنجهٔ کاؤس و کی را

اقبال لاهوری
 

اقبال لاهوری » ارمغان حجاز » بخش ۲۸۰ - بیا ساقی بیارن کهنه می را

 

بیا ساقی بیارن کهنه می را

جوان فرودین کن پیر وی را

نوائی ده که از فیض دم خویش

چو مشعل بر فروزم چوب نی را

اقبال لاهوری
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۰۱ - غرور نیکبختان

 

که، ای پیرو شده آز و هوی را

درین بیچارگی، دریاب ما را

پروین اعتصامی
 
 
۱
۲
sunny dark_mode