گنجور

فایز » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۱۰۱

 

نگفتم جا مده بر چهره گیسو

مسوزان اندر آتش بچه هندو

بت فایز گمانم، کافرستی

که با آتش‌پرستی کرده‌ای خو

فایز
 

فایز » ترانه‌های فایز بر اساس نسخه‌ای دیگر » دوبیتی‌ها » شمارهٔ ۳۵۳

 

نگفتم جا مده بر چهره گیسو

مسوزان اندر آتش بچه هندو؟

بت فایز گمانم کافرستی

که با آتش پرستی کرده ای خو؟

فایز
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم

 

برأی روشن و اخلاق نیکو

عجب نبود که برد از خسروان گو

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۸۷ - الخرقه

 

همیشه خرقه صوفی بود نو

نگردد کهنه هرگز دلق رهرو

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۱۳۷ - حکایت

 

بصورتهای لطفی سوی او رو

ز صورتهای قهرش بر حذر شو

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۱۵۱ - شعب الصدع

 

تو شعب‌الصدع جمع افرق را گو

که باشد اصطلاحی سخت نیکو

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۱۷۸ - باب‌الطاء الطویل

 

بسوی باطن عبد آورد رو

کند خلق و صفاتش جمله نیکو

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۲۶۱ - عبدالولی

 

بگرداند ز کل ماسوا رو

ز هر سو رو نماید سوی بیسو

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۲۶۵ - عبدالمعید

 

بدریا گر کنی برگشت از جو

نه بینی آب خود جز صاف و نیکو

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۲۸۸ - عبدالعفو

 

چو سنجیدند اعمالش ز هر سو

تهی بد نامه‌اش ز اعمال نیکو

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۳۵۸ - کوکب الصبح

 

بود «وجهت وجهی» اینکه هر سو

کنی رو نیست پیدا غیر یک رو

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۳۹۹ - المدد الوجودی

 

تو با قطع نظر از موجود او

عدم گردانی او راهست نیکو

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۲۸ - المکر

 

دهی بس وعدها کامسال نیکو

شود کارت بمن گر باشدت رو

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۲۸ - المکر

 

علاج هر مرض ز احضار نیکو

توان پرسید از روح ارسطو

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۴۴ - النفس الرحمانی

 

ز رحمانی نفس بشنو تو نیکو

اضافی است و وحدانی وجود او

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۵۸ - علامت اخری لدفع الریاء

 

دغلهائی که داری نه بیکسو

دوروئیها که هستت کن بیکرو

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۸۶ - واسطه الفیض و المدد

 

همه عمرم بغفلت رفت و بر سهو

تو بخشاینده‌ئی العفو العفو

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۹۲ - وجهه جمیع العابدین

 

تو را گر شرک باشد پیشه و خو

نفس دارد بتوحیدش هیاهو

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۹۲ - وجهه جمیع العابدین

 

چو شد ناطق پس انسان سخن گو

خدا را خوانده بر هر وصف و نام او

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۹۲ - وجهه جمیع العابدین

 

بود ذکرش بتکرار نفس هو

تو انسانی و غافل زین تکاپو

صفی علیشاه
 
 
۱
۲۳
۲۴
۲۵
۲۶
۲۷
sunny dark_mode