گنجور

وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۲۲

 

به دل دیرین بنایی بود کندم

به جای او ز نو طرحی فکندم

خریدارانه چشمی دید سویم

نگفت اما هنوز از چون و چندم

قبولی زان نگه می‌یابم ای بخت

[...]

وحشی بافقی
 

وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۳۵ - در ستایش پنهان نمودن راز نهانی که آسایش دو جهانی‌ست

 

کجا در دوستی برخود پسندم

که همچون دشمنانت بردوست خندم

وحشی بافقی
 

وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۴۱ - غزل خواندن فرهاد

 

بده بوسی از آن لعل چو قندم

که تو عیسی دمی من درد مندم

وحشی بافقی
 

سیدای نسفی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۹ - در تعریف قصاب پسر گوید

 

نتابد روی جان دردمندم

جدا سازد اگر از بند بندم

سیدای نسفی
 

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۰۳

 

زبان بر بند ای ناصح زپندم

اگر دستت رسد بگشای بندم

کمان ابروی من بازو مرنجان

که من خود آهوی سردر کمندم

من از بند تو هرگز سر نپیچم

[...]

نشاط اصفهانی
 

وفایی شوشتری » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۵ - حکایت

 

ز ذلّ بندگی کن سر بلندم

رهایی ده ز قید چون و چندم

وفایی شوشتری
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۵۰ - گل و شبنم

 

فرح‌بخش درون مستمندم

ضیاء دیدهٔ زیبا پسندم

صغیر اصفهانی
 
 
۱
۲
۳
sunny dark_mode