گل و شبنم به هم در بوستانی
خوش افکندند طرح داستانی
به شبنم گفت گل از روی نخوت
تو را با من نباشد حد صحبت
چمن زیبا ز گل باشد گلم من
شرر بخش نوای بلبلم من
چو شاعر وصف دلداری سراید
بمن تشبیه روی وی نماید
ز رنگ خویش زیب بزم عامم
ز بوی خوش عبیر هر مشامم
بگردم خار اگر بینی نه خار است
به پاسم پاسبان نیزه دار است
کند گلچین گلچیدن چو آهنگ
همی این پاسبان با وی کند جنگ
فرحبخش درون مستمندم
ضیاء دیدهٔ زیبا پسندم
سخن کوته جمال روزگارم
سرورم بهجتم عیدم بهارم
چو گل خاموش شد شبنم درخشید
بر وی گل بسان غنچه خندید
بگفت اینها که گفتی راست گفتی
حقیقت را در تحقیق سفتی
ولی هر قدر وصف خود نمودی
ز وصف خویش قدر من فزودی
من از بالا به پستی چون گرایم
نخستین دم به فرق تست پایم
بکن تعریف خود هر قدر خواهی
که مانند منی را خوابگاهی
بکار خویشتن خود کن قضاوت
ز من باشد اگر داری طراوت
از اینها بگذرم چون آب و رنگ است
ز آب و رنگ صحبت بار ننگ است
نباشد به ز بیرنگی دگر رنگ
که بر میدارد این رنگ از میان جنگ
مرا زین رنگ برخوردار کردند
خلاصم از غم پیکار کردند
دورنگی در من از روی و ریا نیست
سراپایم بجز صلح و صفا نیست
ببین از پاکی و صافی که چونم
بود پیدا درونم از برونم
از این هم بگذرم فخر من این بس
که وصل اصل خود یابد چو هرکس
تو از خاکی و من از عالم پاک
تو بر گردی بخاک و من بافلاک
سخن بس کن صغیر از شبنم و گل
که میترسم شود آزرده بلبل
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، گل و شبنم در بوستان به گفتگو میپردازند. گل به دلیل زیبایی و مباهات خود، از شبنم دوری میکند و خود را برتر از او میداند. شبنم حرفهای گل را تأیید کرده، اما به او یادآوری میکند که هر چقدر هم که از خود تعریف کند، همواره برتری او (شبنم) بیشتر خواهد بود. شبنم تصریح میکند که او از بالا به پایین نمینگرد و اصلاً برایش مهم نیست که دیگران چه برچسبی به او میزنند. او بر پاکی و سادگی خود تأکید کرده و میگوید که از دو رنگی و ریا به دور است. در نهایت، او به این نکته اشاره میکند که هر کس به اصل خود بازمیگردد و به اهمیت این نکته میپردازد که چه بسا همه موجودات از خاک و عالم بالاتر برخوردارند. او از خوابی لذتبخش و آرامش درونی سخن میگوید و از گفتگوهایی که ممکن است باعث رنجش بلبل شود، ابراز نگرانی میکند.
هوش مصنوعی: در باغی زیبا، گلها و قطرات شبنم به همدیگر جلوهای دلنشین بخشیدند و داستانی شیرین را رقم زدند.
هوش مصنوعی: گل به شبنم میگوید که به خاطر غرور و خودبینیات، نمیتوانی با من ارتباط برقرار کنی.
هوش مصنوعی: چمن زیبا به خاطر گلهاست و من همانند شعلۀ آتش زیبا، نوای خوش بلبل را به ارمغان میآورم.
هوش مصنوعی: وقتی شاعر از معشوقهای میسراید، چهرهی آن معشوق را به زیبایی توصیف میکند.
هوش مصنوعی: به خاطر رنگ جذاب خود، در جمع مردم زیبا جلوه میکنم و بوی خوش عطر من همه را مجذوب میکند.
هوش مصنوعی: اگر خار را ببینی، بگردم و دورش بزنم، اما بدان که آن خار نیست، بلکه نگهبان و محافظی است که در برابر من ایستاده.
هوش مصنوعی: چون گلچین به گلچینی مشغول است، این پاسبان هم در حال نبرد با اوست.
هوش مصنوعی: درون من پر از شادی و سرخوشی است و زیبایی چشمان دلپسندم، نور و روشنایی میآورد.
هوش مصنوعی: زندگی کوتاه و زیباست، و روزهای خوب من همراه با شادی و خوشبختی مثل عید و بهار احساس میشود.
هوش مصنوعی: وقتی که گل سکوت کرد، شبنم به زیبایی بر روی آن درخشید و گل مانند غنچهای که در حال خندیدن است، زیبا به نظر رسید.
هوش مصنوعی: میگوید: آنچه را که گفتی، درست گفتی و در پیجویی حقیقت استوار و محکم هستی.
هوش مصنوعی: هر چقدر که از ویژگیها و صفات خود صحبت کردی و خود را توصیف کردی، اما در نظر من ارزش و اهمیت تو بیشتر از آن چیزی است که خود را توصیف کردهای.
هوش مصنوعی: اگر من از بلندی به پایین نظر افکنم، در اولین نفس، پایم بر سرت است.
هوش مصنوعی: هرچقدر که میخواهی از خودت تعریف کن، اما بدان برای کسی مثل من جایی در دل تو نیست.
هوش مصنوعی: به خودت نگاه کن و بر اساس وضعیت خودت قضاوت کن، اگر نشاط و شادابی در زندگیات وجود دارد.
هوش مصنوعی: از این مسائل و ظواهر گذر میکنم، زیرا به نظر من، تنها صحبت درباره ظواهر، نشانهی ننگ و عیب است.
هوش مصنوعی: بهتر از این است که رنگی دیگر وجود نداشته باشد، زیرا این رنگ در میان جنگها نمایان میشود.
هوش مصنوعی: مرا به این زیبایی آراسته کردند و از غم و درد مبارزه آزاد کردند.
هوش مصنوعی: دوری که در من وجود دارد ناشی از تظاهر و فریب نیست، زیرا تمام وجود من فقط پر از صلح و آرامش است.
هوش مصنوعی: نگاه کن به پاکی و شفافیتی که در درون من وجود دارد؛ آنچه درونم است، در بیرونم نیز نمایان است.
هوش مصنوعی: من از این موضوع هم عبور میکنم و افتخارم این است که هر فردی بتواند به ریشه و اصل خود برسد.
هوش مصنوعی: تو از خاکی و به دنیای مادی تعلق داری، در حالی که من از دنیای معنوی و بالا آمدهام. تو به زودی به زمین برمیگردی، اما من به سمت آسمان و عالم بالاتر خواهم رفت.
هوش مصنوعی: سخن گفتن از شبنم و گل را بس کن، زیرا نگرانم که بلبل ناراحت شود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.