گنجور

عطار » خسرونامه » بخش ۱۷ - دیدن گل هرمز را در باغ و عاشق شدن

 

چو سر از چینه گردی در کمندم

بدست خویشتن نه پای بندم

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۳۲ - بیمار گشتن جهان افروز

 

چو شه در بندت آمد من ببندم

که من از بیم او اندیشمندم

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۶۰ - در صفت موی

 

بمویی گر ببندی بندبندم

نیم قادر که مویی برکشندم

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۶۰ - در صفت موی

 

چو مویی بیتو زار و مستمندم

بتو آویخته چون مو ببندم

عطار
 

عطار » مظهر » بخش ۷ - در اشاره بتألیفات خود و عدد ابیات آنها فرماید

 

چه حاصل چونکه ننیوشی تو پندم

برین اوقات بی معنیت خندم

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۸ - در معنی من عرف نفسه فقد عرف ربه فرماید

 

ز قول شرع صورت برفکندم

مده ای عالم نادان تو پندم

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۵ - در صفات پرده در افتادن فرماید

 

چنان ازدست معنی پای بندم

که مانده ناامید و مستمندم

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۲ - پرسش از بایزید بسطامی که حق را کجا توان دید (ادامه)

 

برو خاموش شو وز این مزن دم

که تا یابی مگر بوئی از آن دم

عطار
 

سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۵

 

چنان در قید مهرت پای بندم

که گویی آهوی سر در کمندم

گهی بر درد بی درمان بگریم

گهی بر حال بی سامان بخندم

مرا هوشی نماند از عشق و گوشی

[...]

سعدی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۹۱ - حکایت

 

چو من خود را زره یکسو فگندم

گنه بر دامن رهبر چه بندم؟!

امیرخسرو دهلوی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » خسرو و شیرین » بخش ۲۶ - از جواب نامهٔ شیرین به خسرو

 

من ار صد بار خود را بر تو بندم

چو باور نایدت بر خود چه خندم

امیرخسرو دهلوی
 

سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۴۳ - مناظره کردن خسرو با فرهاد

 

در او هر دم خیالی نقش بندم

دمی گریم بر او و گاه خندم

سلیمی جرونی
 

سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۵۳ - پاسخ دادن شیرین، خسرو را

 

دگر گفتی به غایت مستمندم

روم زینجا و بر دل سنگ بندم

سلیمی جرونی
 
 
۱
۲
۳
sunny dark_mode