گنجور

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۶۲ - مردن مریم و تعزیت‌نامهٔ شیرین به خسرو از راه باد افراه

 

اگر با مرغ باید مرغ را خفت

تو سی‌مرغی‌‌، بُوَد سی‌مرغ بی‌جفت

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۶۵ - شنیدن خسرو از اوصاف شِکر خانمِ اسپهانی (اصفهانی)

 

نسُفته دُرِ دریاییش را سُفت

نگین لعل را یاقوت شد جفت

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۶۶ - تنها ماندن شیرین و زاری کردن وی

 

شبستان را به روی خویشتن رُفت

به زاری با خدای خویشتن گفت

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۶۷ - رفتن خسرو سوی قصر شیرین به بهانهٔ شکار

 

دهانِ دورباش از خنده می‌سفت

فلک را دور اش از دُور می‌گفت

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۶۷ - رفتن خسرو سوی قصر شیرین به بهانهٔ شکار

 

پرستار تو شیرین هوس‌جفت

به لفظ من شهنشه را چنین گفت

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۶۷ - رفتن خسرو سوی قصر شیرین به بهانهٔ شکار

 

همه ترتیب کرد آیین زَربَفت

فرود آورد خسرو را و خود رفت

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۷۴ - پاسخ دادن خسرو شیرین را

 

غمی کآن با دلِ نالان شود جفت

به هم‌سالان و هم‌حالان توان گفت

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۷۹ - پشیمان شدن شیرین از رفتن خسرو

 

رخ شاه از طرب چون لاله بشکفت

چو نرگس در نشاط این سخن خفت

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۷۹ - پشیمان شدن شیرین از رفتن خسرو

 

بساطی شاهوار افکنده زربفت

که گنجی برد هر بادی کز او رفت

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۸۹ - آوردن خسرو شیرین را از قصر به مدائن

 

چو بر گردن نباشد گاو را جفت

به گاوآهن که داند خاک را سفت‌‌؟!

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۹۰ - زفاف خسرو و شیرین

 

به شیرینی جمال از شاه بنهفت

نهادش جفته‌ای شیرین‌تر از جفت

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۹۰ - زفاف خسرو و شیرین

 

چو دیوانه ز مه نو برآشفت

در آن مستی و آن آشفتگی خفت

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۹۰ - زفاف خسرو و شیرین

 

خدنگ غنچه با پیکان شده جفت

به پیکان لعل پیکانی همی‌سفت

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۰۹ - گفتن چهل قصه از کلیله و دمنه با چهل نکته

 

بزرگ امید چون گلبرگ بشکفت

چهل قصه به چل نکته فرو‌گفت

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۱ - صفت شیرویه و انجام کار خسرو

 

چو شیرین را عروسی بود می‌گفت

که شیرین کاشگی بودی مرا جفت

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۲ - کشتن شیرویه خسرو را

 

حکایت‌های مهرانگیز می‌گفت

که بر بانگ حکایت خوش توان خفت

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۲۰ - طلب کردن طغرل شاه حکیم نظامی را

 

پس آنگه حاجب خاص آمد و گفت

‌«در‌آی ای طاق با هر دانشی جفت‌»

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۲۰ - طلب کردن طغرل شاه حکیم نظامی را

 

چنان گفتم‌، که شاه احسنت می‌گفت

خرد بیدار می‌شد جهل می‌خفت

نظامی
 
 
۱
۲
sunny dark_mode