×
سلمان ساوجی » جمشید و خورشید » بخش ۱۱ - قطعه
سحرگاه ازل کز پرده عرض
قضا میداد نور و سایه را عرض
قدر بنوشت بر اطراف چترش
که السلطان ضل الله فی الارض
خرد گرد فلک چندان که گردید
[...]
کلیم » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳ - تعریف اکبرآباد و باغ جهان آرا
سواد او گرفته صفحه ارض
نه طول از منتهاش آگاه و نه عرض
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۱۹ - پرسیدن رام از بسوامتر حقیقت گنگ که چگونه از آسمان بر زمین آمده و جواب دادن او
که طاعت را کند بر خویشتن فرض
نهد گنگ از سما در دامن ارض
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۶۱ - کشته شدن بال از دست رام و راضی شدن سگریو و انگد و رام
زمین بوسید پیش رام در عرض
که جانبازی به کارت شد مرا فرض
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۱۰۴ - نشستن رام بر تخت پرّان و رخصت شدن از دریا و رفتن در شهر اَود
چو بشنید آن جوانمرد از لبش عرض
ادای قرض او شد بر سرش فرض
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۶
سمآء الناس المعشاق ارض
لهم فی ارضهم طی و فرض
سماء العاشقین ذات طی
و للناس لها طول و عرض
فلو للناس فی الغد فیض ارض
[...]
سیدای نسفی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۴ - در صفت شهر بخارا گفته ملا سیدا
به عیسی شد ز گردون آمدن فرض
که پیدا شد به عالم دابة الارض