عطار » اسرارنامه » بخش پانزدهم » بخش ۲ - الحکایه و التمثیل
که گفتت گرد چرخ چنبری گرد
که قد همچو سروت چنبری کرد
عطار » اسرارنامه » بخش شانزدهم » بخش ۲ - الحکایه و التمثیل
فرواندیش تا چندین زن و مرد
کجا رفتند با دلهای پر درد
عطار » اسرارنامه » بخش شانزدهم » بخش ۴ - الحکایه و التمثیل
درین دیگ بلا پختی به صد درد
که هستم چون نمک در دیگ درخورد
عطار » اسرارنامه » بخش نوزدهم » بخش ۱۳ - الحکایه و التمثیل
زنی بد پارسا، شویش سفر کرد
نه شویی و نه برگی داشت در خورد
عطار » اسرارنامه » بخش نوزدهم » بخش ۱۵ - الحکایه و التمثیل
مرا نزد بخیل آورد آن مرد
یکی صد سالهای دیدم در آن درد
عطار » اسرارنامه » بخش بیست و دوم » بخش ۱ - المقاله الثانیه و العشرون
کجاست اهل دلی درگوشهٔ فرد
که بنشیند دمی با من درین درد
عطار » اسرارنامه » بخش بیست و دوم » بخش ۳ - الحکایه و التمثیل
به مدح گبر کان عمری بسر برد
چو وقت رفتن آمد بیخبر مرد
عطار » خسرونامه » بخش ۱۷ - دیدن گل هرمز را در باغ و عاشق شدن
چو زلف عنبرین بفشاند از گرد
گل بی دل گلابی گشت از درد
عطار » خسرونامه » بخش ۱۷ - دیدن گل هرمز را در باغ و عاشق شدن
چو بسیاری برافروخت و فرو مرد
جهانی را برآورد و فرو برد
عطار » خسرونامه » بخش ۱۷ - دیدن گل هرمز را در باغ و عاشق شدن
گل تر را جگر خشک و نفس سرد
تنش گرمی گرفت و گونه شد زرد
عطار » خسرونامه » بخش ۲۰ - پاسخ دادن هرمز دایه را
کجادانی تو خود کاین بیوفا مرد
چه ناخوش گفت و با من چه جفا کرد
عطار » خسرونامه » بخش ۲۰ - پاسخ دادن هرمز دایه را
فتاده عکس بر موی از رخ زرد
فسرده اشک بر روی از دم سرد
عطار » خسرونامه » بخش ۲۰ - پاسخ دادن هرمز دایه را
دل گرمم نگردد سرد ازین درد
مشو گرم و مزن بر آهن سرد
عطار » خسرونامه » بخش ۲۴ - رسیدن گل و هرمز در باغ و سرود گفتن با رباب
صبا از قحف لاله جرعه میخورد
چمن چون نوعروسی جلوه میکرد
عطار » خسرونامه » بخش ۲۷ - نامه نوشتن گل به خسرو در فراق و ناخوشی
دلم جانا ز نومیدی فرو مرد
جهانی غصه هر روزی فرو برد
عطار » خسرونامه » بخش ۲۸ - رسیدن نامهٔ گل به خسرو و زاری کردن او و رفتن در پی گل به اسپاهان
بسی از هر سویی صحرانگه کرد
در آن صحرا نمیدید از سپه گرد