نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۱ - مراد طلبیدن خسرو از شیرین و مانع شدن او
کسی کافکند خود را، بر سر آمد
خودافکن با همه عالم برآمد
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۸۸ - بیرون آمدن شیرین از خرگاه
چو کار از پایبوسی برتر آمد
تقاضای دهنبوسی بر آمد
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۸۸ - بیرون آمدن شیرین از خرگاه
لبش با دُر به غواصی در آمد
سر زلفش به رقاصی بر آمد
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۹۰ - زفاف خسرو و شیرین
مخسب ای سر که پیری در سر آمد
سپاه صبحگاه از در در آمد
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۶ - در خواب دیدن خسرو پیغمبر اکرم را
ز خواب خوش چو خسرو اندر آمد
چو آتش دودی از مغزش بر آمد
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۹ - اندرز و ختم کتاب
نه بینی در که دریاپرور آمد
از افتادن چگونه بر سر آمد
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۲۰ - طلب کردن طغرل شاه حکیم نظامی را
حکایت چون به شیرینی در آمد
حدیث خسرو و شیرین بر آمد
عطار » الهی نامه » بخش چهارم » (۴) حکایت شه زاده که مرد سرهنگ بر وی عاشق شد
به پیش خویش خواندش چون در آمد
سلامش گفت وحالی در سر آمد
عطار » الهی نامه » بخش پنجم » (۲) حکایت مرد نمازی و مسجد و سگ
چو شب تاریک شد بانگی برآمد
کسی گفتی بدان مسجد درآمد
عطار » الهی نامه » بخش پنجم » (۲) حکایت مرد نمازی و مسجد و سگ
چو صبح صادق از مشرق برآمد
وزان نوری بدان مسجد درآمد
عطار » الهی نامه » بخش ششم » (۹) حکایت شیخ ابوالقاسم همدانی
زمانی بود،ترسائی درآمد
بخدمت پیش آن بت در سر آمد
عطار » الهی نامه » بخش دهم » (۳) حکایت در حال ارواح پیش از آفریدن اجسام
خروشی زان همه جانها برآمد
تو گفتی عمر بر جانها سرآمد
عطار » الهی نامه » بخش دهم » (۸) حکایت موسی و مرد عابد
چو نامم ز اشقیای او برآمد
همه کاری مرا نیکوتر آمد
عطار » الهی نامه » بخش یازدهم » (۹) حکایت حبشی که پیش پیغامبر آمد
یکی حبشی بر پیغامبر آمد
که تَوبه میکنم وقتش درآمد
عطار » الهی نامه » بخش دوازدهم » (۸) حکایت ایاز با سلطان
بآخر چون زخواب خوش درآمد
ز شرم شاه چون آتش برآمد
عطار » الهی نامه » بخش شانزدهم » (۱) حکایت پسر هارون الرشید
شبانگاهی چو پیش مادر آمد
نشاط و دلخوشی بر وی سرآمد
عطار » الهی نامه » بخش هفدهم » (۱۱) حکایت مسلمان شدن یهودی وحال او
کسی آن در بزد بانگی برآمد
که ما را روز رفت و شب درآمد
عطار » الهی نامه » بخش هجدهم » (۲) حکایت سلیمان علیه السلام و شادروانش
ولی مغز قناعت فقر آمد
تو شاهی گر بفقرت فخر آمد
عطار » الهی نامه » بخش نوزدهم » (۶) گفتار عبّاسۀ طوسی در دنیا
چو اندک چیز از وی بر سر آمد
کلاغ از هر سوئی جوقی درآمد
عطار » الهی نامه » بخش بیستم » (۵) حکایت ایاز و درد چشم او
علی الجمله چو روزی ده برآمد
ز درد چشم چشمش در سر آمد