گنجور

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۶

 

دلم ز دست تو خون گشت و حجت هم این است

که هر چه اشک فشانم ز دیده خونین است

بغیر شهد چشانی بدوست خون جگر

بحیرتم که تو را ای صنم چه آئین است

همیشه وصف لبان تو بر زبان دارم

[...]

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۲۳ - تضمین غزل خواجه حافظ علیه‌الرحمه - بمناسبت عید مولود امیرالمؤمنین علی (ع)

 

بزرگ مایه ایمان ثبات و تمکین است

مکن مصاحبت آن را که اهل تلوین است

که آن مخرب اخلاق و رهزن دین است

نخست موعظه پیر می‌فروش این است

صغیر اصفهانی
 

رهی معیری » غزلها - جلد چهارم » جلوه نخستین

 

رخم چو لاله ز خوناب دیده رنگین است

نشان قافله‌سالار عاشقان این است

مبین به چشم حقارت به خون دیده ما

که آبروی صراحی به اشک خونین است

ز آشنایی ما عمرها گذشت و هنوز

[...]

رهی معیری
 
 
۱
۲
sunny dark_mode