فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۸
بدین تیغ کاندر میان بستهای
گیا بر که از جنگ خود رستهای
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۲ - شعر گفتن ورقه در مرگ پدر
سراسیمه رایی و دل خسته ای
مگر با غم عشق پیوسته ای؟
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۲ - شعر گفتن ورقه در مرگ پدر
ور از بهر گلشاه دل خسته ای
دل اندر غم عشق او بسته ای
ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۷۵
جهانا چه در خورد و بایستهای!
وگر چند با کس نپایستهای
به ظاهر چو در دیده خس ناخوشی
به باطن چو دو دیده بایستهای
اگر بستهای را گهی بشکنی
[...]
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۳۸ - نصیحت کردن ایرانیان،فرامرز را
که یک دم به آرام ننشسته ای
همه ساله پرخاش و کین جسته ای
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۴۰ - رفتن اسکندر به هندوستان
وگر بر پرستش میان بستهای
چنان دان که از تیغ من رستهای
حکیم نزاری » ادبنامه » باب دهم - در عادت نزدیکان حضرت و ارباب رسالت » بخش ۲ - حکایت
بدو گفت گر صورتی بسته ای
محال است کاری که پیوسته ای
اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۳۸
ثوابست پرسیدن خستهای
که دور افتد از وصل پیوستهای
سواران چابک سرد، گردمی
بسازند با پای آهستهای
نمیدانم از زورمندان درست
[...]
خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۵۳ - بیتاب شدن سام در زندان
چرا ای سحر دم فروبستهای
دم صبح در کام بشکستهای
خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۳۰ - دیدن قلواد و قمرتاش، ساربان را و احوال سام پرسیدن
درین دام بیهوده دل بستهای
کزینسان دل و جان و تن خستهای
خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۳۵ - مکر نمودن فرخار بر دیوانه شاپور
به مکر و فسون دست من بستهای
ز چوب گرانم همی رستهای
محمد کوسج » برزونامه (بخش کهن) » بخش ۹ - لشکر کشیدن برزو به سوی ایران قسمت دوم
دو دیده به آب جفا شسته ای
به خون خوردن ما کمر بسته ای
کلیم » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۹ - کتابه حمام پادشاهی
ز سامان بدانگونه بگسسته ای
که از بوریا نیز وارسته ای
بلند اقبال » دیوان اشعار » مثنویات » بخش دوم - داستان گل و بلبل » بخش ۱۰ - گفتگوی گل با بلبل
توکی همچو عشاق دلخسته ای
به تهمت به خود عشق را بسته ای
بلند اقبال » دیوان اشعار » مثنویات » بخش سوم » بخش ۹ - غزل مثنوی
بر سر راه طلب بنشسته ای
در ز شادی بررخ خودبسته ای
الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان سوم » بخش ۲۹ - داستان آمدن درویش بلخی به خدمت پادشاه
چو درویش از خویشتن رسته ای
دل اندر ره نیستی بسته ای
الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان سوم » بخش ۳۰ - در اندرز یار دیرین خویش میرزا علی دوست کرمانشاهانی متخلص به سالک گوید
به کنج ملال از چه بنشسته ای؟
به رخ بر، در خرمی بسته ای