گنجور

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۲۷

 

که گیتی سپنجست پر آی و رو

کهن شد یکی دیگر آرند نو

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی نوذر » بخش ۱

 

ز گیتی برآمد به هر جای غَو

جهان را کهن شد سر از شاه نو

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی زوطهماسپ » پادشاهی زوطهماسپ

 

ندیدند جز پور طهماسپ زو

که زور کیان داشت و فرهنگ‌گو

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی زوطهماسپ » پادشاهی زوطهماسپ

 

یکی مژده بردند نزدیک زو

که تاج فریدون به تو گشت نو

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی زوطهماسپ » پادشاهی زوطهماسپ

 

ز هر دو سپه خاست فریاد و غو

فرستاده آمد به نزدیک زو

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی زوطهماسپ » پادشاهی زوطهماسپ

 

سوی پارس لشکر برون راند زو

کهن بود لیکن جهان کرد نو

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی زوطهماسپ » پادشاهی زوطهماسپ

 

مهان را همه انجمن کرد زو

به دادار بر آفرین خواند نو

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی زوطهماسپ » پادشاهی زوطهماسپ

 

ببد بخت ایرانیان کندرو

شد آن دادگستر جهاندار زو

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گرشاسپ » بخش ۳

 

چو بر تخت بنشست فرخنده زو

ز گیتی یکی آفرین خاست نو

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » کیقباد » بخش ۱

 

چو کشواد و خراد و برزین گو

فشاندند گوهر بران تاج نو

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کی‌کاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۳

 

جهانجوی کاووس شان پیش رو

یکی لشگری جنگ سازان نو

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کی‌کاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۱۴

 

بدو گفت پیش فرستاده شو

هنرها پدیدار کن نو به نو

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کی‌کاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۱۶

 

بدو گفت جویان که ایمن مشو

ز جویان و از خنجر سرد رو

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۱۰

 

به نزدیک این شاه دیوانه رو

وزین در سخن یاد کن نو به نو

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۲۰

 

برآتش نهادند و برخاست غو

همی گفت زار ای جهاندار نو

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۱

 

چه گفتست آن موبد پیش رو

که هرگز نگردد کهن گشته نو

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۳

 

سیاووش را گفت با او برو

بیارای دل را به دیدار نو

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۴

 

چو او را بدیدند برخاست غو

که آمد ز آتش برون شاه نو

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۵

 

سپهرم بد و بارمان پیش رو

خبر شد بدیشان ز سالار نو

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۷

 

نرفتم که گفتند ز ایدر مرو

بمان تا بسیچد جهاندار نو

فردوسی
 
 
۱
۲
۳
۴
۹
sunny dark_mode