گنجور

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گشتاسپ صد و بیست سال بود » بخش ۱۰ - سخن دقیقی

 

ز اندوه خوردن نباشدت سود

کجا بودنی بود و شد کار بود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گشتاسپ صد و بیست سال بود » بخش ۲۲ - سخن دقیقی

 

که گر راز گویمش و او نشنود

به از راز کردنش پنهان شود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گشتاسپ صد و بیست سال بود » بخش ۲۷

 

از ایوان گشتاسپ باید که دود

زبانه برآرد به چرخ کبود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گشتاسپ صد و بیست سال بود » بخش ۲۹

 

اگر شاه گفتار من بشنود

بدین گردش اختران بگرود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گشتاسپ صد و بیست سال بود » بخش ۳۰

 

اگر من کنون کین بسیچم چه سود

کزیشان برآورد بدخواه دود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گشتاسپ صد و بیست سال بود » بخش ۳۰

 

چو جاماسپ زین گونه پاسخ شنود

دلش گشت از درد پر داغ و دود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۱۵

 

ز لشکر بفرمود تا هرک بود

ز کشور کسی کو بزرگی نمود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۸

 

بخندید بهمن پیاده ببود

بپرسیدش و گفت بهمن شنود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۹

 

پیاده شد از باره بهمن چو دود

بپرسیدش و نیکویها فزود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۹

 

چو بنشست بهمن بدادش درود

ز شاه و ز ایرانیان برفزود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۱۶

 

که گردی چو سهراب هرگز نبود

به زور و به مردی و رزم آزمود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۱۹

 

تو خواهی که هرکس که این بشنود

بدین خوب گفتار تو بگرود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۲۵

 

بدو گفت رستم کزین غم چه سود

که این ز آسمان بودنی کار بود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۲۶

 

بدو گفت سیمرغ شاها چه بود

که آمد ازین سان نیازت به دود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۲۷

 

میان جهان این دو یل را چه بود

که چندین همی رنج باید فزود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۲۸

 

تهمتن گز اندر کمان راند زود

بران سان که سیمرغ فرموده بود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۲۹

 

زمانه چنین بود و بود آنچ بود

سخن هرچ گویم بباید شنود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۳۱

 

فرستاده پاسخ بیاورد زود

بدان سان که رستمش فرموده بود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و شغاد » بخش ۶

 

ز کابل بیامد پر از داغ و دود

شده روز روشن بروبر کبود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهمن اسفندیار صد و دوازده سال بود » بخش ۲

 

ز دینار وز گوهر نابسود

ز تخت وز گستردنی هرچ بود

فردوسی
 
 
۱
۴
۵
۶
۷
۸
۸۲
sunny dark_mode